کتاب صوتی صورتکها
در این مطب از مجله بانوان صورتیها برای شما کاربران عزیز کتاب صوتی صورتکها اثر صادق هدایت را که در قالب یک داستان کوتاه به زیبایی نوشته شده است آماده کردهایم. امیدواریم با گوش فرا دادن به این کتاب صوتی لحظات خوبی را سپری کنید و کتاب را دوستی بدانید که همیشه و همهجا همراه شماست. با ما همراه باشید.
کتاب صوتی صورتکها اثر صادق هدایت
خلاصهای از کتاب صوتی صورتکها:
داستان کتاب صورتکها در مورد مردی به نام منوچهر است که دیوانهوار عاشق زنی به نام خجسته شده است و فقط عشق او را میبیند و برخلاف مخالف خانواده او را به همسری میخواهد….اما در این میان خواهر منوچهر عکسی را به منوچهر نشان میدهد که در آن عکس خجسته مست در آغوش مردی به نام ابوالفتح که گویا پسرخالهی خجسته است خوابیده.
قسمتی از کتاب صوتی صورتکها:
ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺁنها ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻤﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﻫﺮ ﺩﻓﻌﻪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍغها ﺭﻭﺷﻦ میشد، ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ میکردند. ﺗـﺎ اینکه ﺩﺭ ﻣﻮﻗـﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻤﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻴﺰی که ﺍﺯ ﺳـﺎﻋﺖ ﺍﻭﻝ ﻣﻨـﻮﭼﻬﺮ ﺭﺍ ﺷـﻴﻔﺘﻪ ﺧﺠﺴـﺘﻪ ﻛـﺮﺩ ﺳـﺎﺩﮔﻲ ﺍﻭ ﺑـﻮﺩ ﺩﺭ ﻫﻤﺎن جا ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ شبهای ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻴﻨﻤﺎ میآید ﻭ ﺳﻪ ﺷﺐ ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺷﺐ ﺳﻮﻡ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻟﺨﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ. ﺑه اﻧﺪﺍﺯﻩﺍﻱ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻓﺮﻳﻔﺘﻪ ﺧﺠﺴـﺘﻪ ﺷـﺪﻩ ﺑـﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﺎﻳﺐ ﻭ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺍﻭ، ﻫﻤﻪ ﺣﺮﻛﺎﺗﺶ، ﺳﻠﻴﻘﻪ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻏﻠﻄهای ﺍﻣﻼﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﻏﺬﻫﺎﻳﺶ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﺑـﺮﺍﻱ ﻣﻨـﻮﭼﻬﺮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﻣﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺎهم آشنا ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻭ ﺑﺸﻤﺎﺭ میرفت.
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﻛﻪ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻃﺎﻕ ﺁﻣﺪ، ﮔﺮﺍﻣﺎﻓﻦ ﺭﺍ ﻛﻮﻙ ﻛﺮﺩ . ﺻﻔﺤﻪ(ﺳﺮﻧﺎﺗﺎ ) ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻣـﺪتها ﺩﺭ «ﻭﻛﺎ» ﺩﺍﻣﻦ ﺍﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭ ﺍﻃﺎﻕ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻃﺎﻕ ﻛﻮﭼﻚ ﻛﺎﻓﻪ ﺑﺎ ﻳکﺪﻳﮕﺮ ﻧﻘﺸﻪ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ میرﻳﺨﺘﻨـﺪ.
ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺵ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺮﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻼﻛﺶ ﺩﺭ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ، ﻛﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻳﻚ ﻛﻮﺷﻚ ﻛﻮﭼﻚ ﺗﻤﻴـﺰ ﺑﺴﺎﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻜﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺳﻠﻴﻘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮﺩ، ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﻬـﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷـﺪ، ﺑـﻪ ﻣـﺪ ﺟﺪﻳﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﭙﻮﺷﺪ ﻭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎنها ﺑﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺩﺭ ﺯﺭﮔﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺵ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺭﻗﺺ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺸﻮﺩ. ﺑﺎ ﻭﺟـﻮﺩ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩهاﺵ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑه زﻧﻲ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺑـﺮﺍﻱ ﺍﺗﻤـﺎﻡ ﺣﺠـﺖ ﺑـﺎ ﭘـﺪﺭﺵ ﺩﺍﺧـﻞ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺷﺪ. ﻭﻟﻲ ﭘﺪﺭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻛﻬﻨﻪﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﭘﻮﺳﻴﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺻﺤﺒﺘﺶ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﺯ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﻧﺒﻴـﺎﺀ ﻭ ﺣﻜﺎﻳتهای ﻣﻌﺠﺰﻩﺁﺳﺎ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮتهای ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻘﻞ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﻃﺎﻕ ﺩﺭ ﻗﻔﺴﻪﻫﺎ ﺷـﻴﺮﻳﻨﻲ ﭼﻴـﺪﻩ ﺑـﻮﺩ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﭼﺸمهایش ﻣﻲﺩﻭﻳﺪ ﺁﺭﻭﺍﺭﻩﻫﺎﻳﺶ ﻣﻲﺟﻨﺒﻴﺪ ﻭ ﺷﻜﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻲکرد ﻛﻪ ﺍﻳن همه ﻧﻌﻤﺖ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﻌﺪﻩ ﻗﻮﻱ به او ﺩﺍﺩﻩ.
به کتاب صوتی صورتکها نوشتهی جذاب و زیبای صادق هدایت با صدای گیرا و زیبای میعاد راشدی در دو قسمت کوتاه ۱۵ دقیقهای گوش فرا دهید.
قسمت اول از کتاب صوتی:
قسمت دوم از کتاب صوتی صورتکها:
امیدواریم از گوش دادن به کتاب صوتی صورتکها با صدای میعاد راشدی لذت برده باشید.
امیدوارم مثل همه کتاب اش عالی باشه
میشه به جرات گفت آقای هدایت بهترین داستان نویس کشورمون هستند