گوش کردن به کتاب صوتی در مکان و زمانهای متفاوت امکانپذیر بوده و افراد زیادی گوش دادن به کتاب صوتی را به خواندن کتاب ترجیح میدهند. به همین سبب در این مطلب از مجله بانوان صورتیها کتاب صوتی زوزه مرگ اثر آگاتا کریستی را آماده کردهایم تا به این کتاب صوتی گوش فرا دهید و لحظت شادی را بگذرانید. با ما همراه باشید.
کتاب صوتی زوزه مرگ
زوزه مرگ نام کتابی اثر جنایینویس مشهور آگاتا کریستی میباشد که شخصیت اصلی این کتاب هرکول پوآور میباشد. در ادامه خلاصه و قسمت کوتاهی از این کتاب را خوانده و با آن بیشتر آشنا خواهید شد.
خلاصهای از کتاب زوزه مرگ:
در اردوگاهی تحقیقاتی در اورشلیم، خانوادهای به نام بوینتون زندگی میکنند، که همسر رئیس خانواده، آقای بونتون رئیس این پروژه تحقیقاتی است که در مورد باستانشناسی میباشد. رئیس خانواده لیدی بوینتون، زنی مستبد و شکنجهگر است که فرزندانش قصد دارند وی را بکشند. اما پیش از آن که آنان اقدامی کنند، وی به قتل میرسد. پوآرو که در زمان قتل در همانجا بوده، این ماجرا را پیگیری کرده و قاتل را مییابد… هرکول پوآرو برای گذراندن تعطیلات به اورشلیم میرود و در هتل سلیمان اقامت میکند و در شب اول اقامتش از پنجرهی مجاور چیزی میشنود که توجهاش را جلب میکند.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
[/box]یک نفر با صدایی یواش و مرموز میگوید: «ولی باید او را بکشیم. میفهمی؟» پوآرو اول گمان میکند این جمله بخشی از اجرای نمایشنامه یا داستانی است. ولی بعد متوجه میشود که گوینده این جمله را با غیظ و هیجان عجیبی ادا کرد. از دیگر میهمانان هتل، دکتر تئودور ژرار است که یک روانشناس معروف فرانسوی است و سارا کینگ که دانشجوی پزشکی انگلیسی است و تعطیلاتش را در ارض موعود میگذرانده و مهمتر از همه طایفه بوینتون که بزرگ خانواده آنها خانم بوینتون است، زنی خودخواه و سلطهجو که دکتر ژرار او را کابوس زنانگی میداند.
قسمت کوتاهی از کتاب صوتی زوزه مرگ:
در حالی که به مرکز پلیس میرفتیم چندان باهم حرف نزدیم، زمانی که وارد اداره پلیس شدیم دکتر بایدوک قدمی عقبتر نهاد و به آرامی در گوشم گفت: از این وضعیت هیچ خوشم نمیآید، واقعا خوشم نمیآید، نمیدانم برای چه به اینجا آمدهایم، دکتر خیلی نگران و متعدد بود، همین که وارد اداره پلیس شدیم، با سربازرس اسلک روبرو شدیم، دقایقی در اتاق منتظر شدیم و سرانجام با لاروس لدینگ روبرو شدیم، رنگ بر چهره لدینگ نبود ولی با تمام این اوضاع حالت و رفتاری آرام و خونسردانه داشت.
حرفها و شایعات آنها باعث ناراحتی و خشم من شده بود، همین که در بسته شد، گری سلا خودش اعتراف کرد که بیش از حد شایع پردازی کردند، خودش نیز از رفتن دوستان شایعه پردازش خوشحال بود، رو به من کرد و گفت: لن بگو ببینم تو از این که شاید من با لائورنس لدینگ رابطه عاشقانهای داشته باشم نسبت به من مشکوک نیستی؟
در زمانی که به خانه برمیگشتم با خانم هاردلر روبرو شدم در برابرم قرار گرفت و با صدای خشن خود شروع به سخن گفتن کرد تا آنجا که از حرفهایش فهمیدم، مستمندان علناً بر علیه وی اعتراض کرده بودند و مایل نبودند که او در امور خیریه مستمندان کار کند، با این که چیزی بر زبان نیاوردم، ولی در درون دل به مستمندان حق دادم، او با رفتار زشت و بدخلقیاش، هر کسی را میآزرد، به هر نحوی شده از دستش رها شده، وارد خانه شدم.
در ادامه به کتاب صوتی زوزه مرگ اثر آگاتا کریستی و به مترجمی دکتر قدیر گلکاریان در پانزده قسمت زیبا گوش فرا دهید:
قسمت اول کتاب صوتی زوزه مرگ:
قسمت دوم کتاب صوتی:
قسمت سوم:
قسمت چهارم از کتاب صوتی:
قسمت پنجم:
قسمت ششم کتاب صوتی زوزه مرگ:
قسمت هفتم کتاب صوتی:
قسمت هشتم:
قسمت نهم از کتاب صوتی:
قسمت دهم:
قسمت یازدهم:
قسمت دوازدهم کتاب صوتی زوزه مرگ:
قسمت سیزدهم کتاب صوتی:
قسمت چهاردهم:
قسمت پانزدهم از کتاب صوتی:
امیدواریم از گوش کردن به کتاب صوتی زوزه مرگ اثر آگاتا کریستی لذت برده و لحظات شادی را گذرانده باشید، منتظر ننظرات و پیشنهادات شما کاربران عزیز هستیم.