داستان کوتاه آموزنده
داستانهای کوتاه موضوعات مختلفی از جمله داستان کوتاه طنز، داستان کوتاه جالب و … دارند که هر فرد با توجه به علاقه و تفکر خود این یکی از موضوعات داستان کوتاه را انتخاب میکند. یکی از بهترین موضوعات داستان کوتاه، داستان کوتاه آموزنده است که میتواند درسهای جالبی از زندگی به انسان بیاموزد. با مجله بانوان صورتیها همراه باشید تا با هم داستان کوتاه آموزنده کتاب جعبهی کریسمس که داستانی فوقالعاده آموزنده است را بخوانیم.
داستان کوتاه آموزنده کتاب جعبهی کریسمس
داستان کوتاه کتاب جعبهی کریسمس :
وقتی «ریچارد پل ایوانز» اولین کتابش «جعبهی کریسمس» را نوشت، آن را با عشق به دو دختر جوانش تقدیم کرد.
بعداً کپیهایی از آن برای خانواده و دوستانش تهیه کرد و صحبت از این داستان دلگرم کننده پخش شد.
این واکنش مثبت به ریچارد انگیزه داد و تصمیم گرفت که ناشری برای این کتاب پیدا کند. وقتی هیچکس حاضر به انجام این کار نشد، تصمیم گرفت خودش آن را منتشر کند.
برای اینکه کتاب را به فروش برساند، غرفهای در کنفرانس انجمن کتابفروشان محلی آمریکا گرفت. جایی که در بین دیگر فعالیتها، نویسندگان مشهور کتابهای خود را در انتهای سالن با امضا به فروش میرساندند. ریچ متوجه شد که این فروشندگان مشهور تنها کسانی هستند که مورد توجه این جمعیت قرار گرفتهاند. همینطور وقتی گروه بعدی افراد مشهور وارد شدند، متوجه شد که یکی از نویسندهها نتوانسته است خود را به برنامه برساند.
داستان کوتاه آموزنده کتاب جعبهی کریمس
با این ترس که مبادا از این جمعیت بیرون بماند، با جرات و تعهدی که به رویایش داشت، تصمیم گرفت دل به دریا بزند. دو جعبه از کتابها را برداشت و به طرف یکی از صندلیهای خالی قدم برداشت، نشست و شروع به امضای کتابهایش کرد.
وقتی خانمی از قسمت نمایشگاه او را پشت میز دید، به او نزدیک شد و از او خواست که از آنجا بلند شود. ایوان بیباک و شجاع نگاهی به او کرد و قبل از اینکه آن خانم بتواند حرفی بزند، گفت: «متأسفم که دیر کردم.» زن که تعجب کرده بود فقط نگاهی به او کرد و پرسید: «نوشیدنی میل دارید برایتان بیاورم؟»
سال بعد، ایوانز نویسندهی ردیف اول نمایشگاه بود و نام او به فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز اضافه شد. از آن موقع به بعد، کتاب جعبهی کریسمس با بیش از هشت میلیون نسخه به هجده زبان دنیا ترجمه شد و به فروش رفت و در فیلم تلویزیونی سی بی اس برندهی جایزهی «اِمی» شد. این کتاب که قبلاً توسط چندین ناشر رد شده بود، بالاخره از جانب انتشارات «سیمون» و «شاستر» به قیمت ۲/۴ میلیون دلار خریده شد.
امیدواریم با خواندن این داستان کوتاه آموزنده تجربهای جدید از داستان گرفته باشید و بتوانید از آن استفاده کنید.
جالب بود
ممنون
قشنگ بود اگر امکانش هست کتابشم بزارید کنجکاو شدم بخونم?
چند بار گفتم بازم می گم ای کاش مطالب بخش کتابخوانی رو بیشتر می کردید
پاسخ به محیا– چشم