معرفی کتاب جدید
در این مطلب از مجله بانوان صورتیها به معرفی کتاب جدیدیبه نام کتاب زنان کوچک میپردازیم. درست است که هزینههای خرید کتاب کمی زیاد است ولی ارزش کتاب بیشتر از هزینههای آن است اگر اهل کتاب خواندن هستید به شما پیشنهاد میکنیم کتاب زنان کوچک نوشته لوئیزا می آلکوت را از دست ندهید. با خواندن این داستان و رمان زیبا شما به کتاب بیشتر علاقهمند خواهید شد. با ما همراه باشید و معرفی کتاب زنان کوچک را مطالعه کنید.
معرفی کتاب زنان کوچک از لوئیزا می آلکوت
معرفی کتاب زنان کوچک :
زنان کوچک نام رمان بلندی از لوییزا می الکات، نویسنده آمریکایی است. زنان کوچک داستانی است که به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و موفق شده است از میان مرزهای فرهنگی و مذهبی عبور کند. اقتباسی از این داستان در اپرا، باله، برنامههای تلویزیونی، هالیوود، بالیوود و انیمههای ژاپنی استفاده شده است.
داستان در مورد زندگی ۴۴ خواهر -مگی، کتی، بتی و سارا مارچ- است که با الهام از زندگی واقعی نویسنده با سه خواهرش نوشته شده است. جلد اول، زنان کوچک، به اندازهای موفق بود که نوشتن جلد دوم، همسران خوب را موجب شد که به اندازه جلد اول موفق بود. چاپ کتاب در یک نسخه اولین بار در سال ۱۸۸۰۰ با عنوان زنان کوچک انجام شد. الکات ادامه این داستان را با دو کتاب به نامهای مردان کوچک و پسران جو ادامه داد.
خلاصه داستان زنان کوچک:
داستان در مورد خانواده مارچ است که قبلاً پولدار بودهاند ولی الان وضعیت خوبی ندارند و پدرشان برای کمک به سربازان وطن به جنگ رفته است و حالا آنها سعی میکنند زندگی خود را اداره کرده و در کنارش به مردم محتاج کمک کنند. آنها همگی زندگی نسبتاً سختی دارند و از یکدیگر حمایت میکنند و ماجراهای جالبی برایشان پیش میآید.
در کتاب دوم، ماجراهای جالبی پیش میآید که از برجستهترینشان میتوان به این ماجراها اشاره کرد: لاری عاشق جو میشود و جو هم که این موضوع را فهمیده است سعی میکند از او دوری کند؛ ولی یک روز وقتی برای قدم زدن به بیرون میروند لاری درخواست خود را به زبان میآورد و از جو میخواهد با او ازدواج کند. لاری به او میگوید که از اولین لحظهای که او را دیده است عاشقش شده است. جو درخواست او را رد میکند و به او میگوید که با وجود این که سعی کرده است، نتوانسته عاشق لاری باشد.
لاری که افسرده شده است به همراه پدربزرگ خود به اروپا میرود و در آن جا ایمی را ملاقات میکند و چون ایمی خیلی با او مهربان بوده است، عاشق ایمی میشود (و میفهمد که هیچ زنی برای او بهتر از ایمی پیدا نمیشود حتی جو) و ایمی هم عاشق او میشود با او ازدواج میکند.
بت مریض میشود و خود این را میداند ولی از مرگ نمیترسد و شجاعانه با آن روبه رو میشود و سرانجام میمیرد. جو که از مرگ خواهر خود بسیار اندوهگین شده است کتابی به نام “بتِ من” مینویسد و آن را برای دوست خود پروفسور میفرستد. پروفسور با خواندن کتاب عاشق جو میشود و جو هم با وجود این که به لاری گفته است هرگز ازدواج نمیکند، عاشق پروفسور میشود و وقتی پروفسور بعد از ازدواج ایمی و لاری به آمریکا میآید، جو را ملاقات میکند و سرانجام به او میگوید که دوستش دارد و آنها با هم ازدواج میکنند.
مگ صاحب دوقلو و جو هم صاحب دو پسر میشود و ایمی هم صاحب یک دختر زیبا می شود؛ و این گونه است که داستان پایان مییابد.
نویسنده کتاب زنان کوچک:
لوئیزا می آلکوت
مترجم کتاب زنان کوچک:
امیر محمود فخرداعی
من این کتابو همین پارسال خوندم باور کنید کتاب بهتر از این گیرتون نمیاد حتما بخوندیش من عاشق جو هستم
به نظر میاد قشنگ باشه
واقعا رمان بی نظیریه حتما بخونینش
بهترین کتابی که توی عمرم خوندم
توی فیلم اسمش کتی هست ولی توی داستان اسمش جو هست خواهش میکنم اصلاح کنید
عالی♥
این کتاب عالیهههههههههههههههههه