در این مطلب از مجله بانوان صورتیها معرفی کتاب دروغ های کوچک بزرگ را آماده کردهایم. پیشنهاد میکنیم مطالعه این کتاب را در اولویت خود قرار دهید. اما این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟ باید بگوییم که تقریبا همه میتوانند از مطالعه این رمان لذت ببرند. این کتاب تهمایهای جنایی دارد، اما بیشتر داستان زندگی است. زندگیهایی که بیرون و درونشان با هم فرق میکند. با ما همراه باشید.
معرفی کتاب دروغ های کوچک بزرگ
کتاب دروغهای کوچک بزرگ ششمین اثر نویسندهی استرالیایی، لیان موریارتی است. داستان اصلی کتاب دربارهی اتفاق ناگواری است که در شب جشنِ جمعآوری اعانهی مدرسه رخ میدهد. این رمان از سال ۲۰۱۶ در قالب سریالی با بازیگری نیکول کیدمن، ریس ویترسپون و شیلین وودلی به نمایش گذاشته شد. این رمان از پرفروشترینها در لیست نیویورک تایمز بوده است. در ادامه خلاصه و قسمت کوتاهی از این کتاب موفق را میخوانید.
خلاصهای از کتاب دروغ های کوچک بزرگ:
کتاب دروغ های کوچک بزرگ، روایت زندگی کسانی است که به دلیل ترس از ابروی خود، اسرار زندگیشان را به هیچ کس حتی دوستان و نزدیکان خود نیز تعریف نمیکنند. در این داستان قتلی رخ میدهد که والدین همه دانش آموزان یک مدرسه را تحت تاثیر قرار میدهد. جین یکی از مادرهای این مدرسه است. او قربانی اشتباه و رفتار زشت مردی شده است که سالها است بر زندگی او سایه انداخته است و از نظر مخاطب، اولین متهم به قتل محسوب میشود اما این همهی ماجرای این داستان نیست. در این کتاب، مخاطب بیشتر از این که به فکر قاتل باشد در پی دست یافتن به کسی است که به قتل رسیده است.
کتاب دروغ های کوچک بزرگ شما را تا آخرین صفحه میکشاند تا بتوانید پاسخ سوال خود را بیابید. لیان موریارتی در این کتاب دکتر جکیل و آقای هاید دیگری خلق میکند. او نشان میدهد گاهی انجام کار غلط بهتر است.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
[/box]قسمت کوتاهی از کتاب دروغ های کوچک بزرگ:
مادران این روزها مادر بودنشان را بسیار جدی میگیرند. شلوار تنگ میپوشند. موهای دم اسبی دارند و چشم از موبایلهایشان که مثل قطب نما در کف دستشان قرار گرفته است برنمیدارند.
کارهایشان برای خانم پاندر خنده دار بود، البته لبخندی از روی محبت. هر سه دخترش که البته بزرگتر از مادران مدرسه بودند دقیقا همین طور رفتار میکردند و هر سه بسیار زیبا بودند.
اگر برای آب دادن باغ یا هنگام خوردن چای با آنها روبه رو میشد به او سلام میکردند و او میپرسید: «حالتون چه طوره؟» همیشه در جواب خانم پاندر میگفتند: «سرمون شلوغه خانم پاندر، خیلی شلوغ.» بازوی بچههایشان را محکم میگرفتند. آدمهای خوبی بودند و با او کمی هم مهربانتر از بقیه رفتار میکردند. دست خودشان نبود. او پیر بود و آن ها هم سرشان شلوغ بود.
پدرها که این روزها بیشتر از دوران خانم پاندر کارهای مدرسه فرزندان را انجام میدهند، متفاوت رفتار میکنند. اهل عجله کردن نبودند و خیلی عادی از کنار خانم پاندر رد میشدند. با رفتارشان سعی دارند بگویند همه چیز تحت کنترل است. خانم پاندر در دل به آنها میخندید و دوستشان داشت.
اما الان گویی والدین مدرسه پیریوی در حال دعوا کردن هستند. خودش را به کنار پنجره رساند و پرده توری را کنار زد. اخیرا مدرسه پس از برخورد توپ کریکت به پنجره و ضربه زدن به ماری آنتوانت هزینهی نردههای حفاظ خانهی خانم پاندر را پرداخت کرده بود. (بچههای کلاس دوم برای او نقاشی کشیده و عذرخواهی نیز کرده بودند.)
در طرف مقابل محوطهی بازی یک ساختمان سنگی بود. طبقه دوم آن اتاق کنفرانسی بود که بالکنی رو به دریا داشت. خانم پاندر در چند مناسبت مختلف آن جا را دیده بود. یک بار در سخنرانی یک مورخ و بار دیگر در مراسم نهار کارمندان کتابخانه شرکت کرده بود. سالن بدی نبود. گاهی دانشآموزان پیشین مدرسه مراسم ازدواجشان را در آن برگزار میکردند و قرار بود مراسم شب تیریویا نیز در این سالن برگزار شود. مراسم خیریهای قرار بود برگزار شود و به همین دلیل خانم پاندر نیز به این مراسم دعوت شده بود. نزدیکی بیش از حد خانه وی به مدرسه موجب شده بود او را نیز دعوت کنند. مودبانه دعوت آنان را رد کرده بود، چون معتقد بود مهمانیهای مربوط به مدرسه بدون حضور خود بچهها مسخره است.
نویسنده و مترجم کتاب:
این کتاب ارزشمند توسط نویسنده استرالیایی لیان موریاتی به قلم تحریر درآمده است که پگاه ملکیان این رمان را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
سال نشر و انتشارات کتاب:
کتاب دروغ های کوچک بزرگ، در سال ۱۹۹۵ توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده است.
سریالش با همین اسم اومده و بازیگرای خوبی هم توش بازی میکنن یکیش نیکول کیدمن!خیلی سریال قشنگیه ولی خوب کتابش کامل تره♡