صورتیها: چیزی که در زمان از کوره در رفتن، برای انسان نعمت محسوب میشود یک نفرین از ته دل است. با اینکه تفاوت انسان و سایر موجودات قدرت تفکر است، اما تفکر مداوم در مورد اتفاقات گذشته و آنچه که ممکن است در آینده پیش رویتان باشد، میتواند فرآیند تفکر عادی ما را فلج کند و اقدام نادرست در حال شود. در این مقاله قصد داریم به موضوع خطرات و عوارض بیش از حد فکر کردن بپردازیم و ببینیم این آسیبها از چه نظر بر روی روح و جسم ما تاثیر میگذارد. اینکه فکر زیاد باعث چه میشود و عوارض استرس و فکر زیاد چیست؟
عوارض بیش از حد فکر کردن
اگر شما جزء افرادی هستید که تمایل به بیش از حد فکر کردن و درگیری ذهنی با مسائل و مشکلات مختلف تا زمان طولانی دارید، در ادامه ۵ عوارض بیش از اندازه فکر کردن مطالعه بفرمائید. البته توجه داشته باشید که اینها رایجترین عوارض و خطرات بیش از حد فکر کردن هستند و بسیاری از مشکلات اساسی دیگر در این رابطه وجود دارد.
۱- بیش از حد فکر کردن زندگی را پیچیده میکند
ما به قدری مشغول مراقبت از موارد پیش پا افتاده هستیم که دیگر زمان لذت بردن از زندگی و جایی که هستیم را نداریم. حضور در اینجا و زمان حال کلید اصلی زندگی شاد، پربار و موفق است. افرادی که بیش از اندازه فکر میکنند و انرژی خود را صرف فکر کردن به گذشته و وحشت از آینده میکنند، فراموش میکنند در زمان حال از اطرافشان لذت ببرند، بو بکشند و از زندگی خود در زمان حل لذت ببرند.
این افراد هیچوقت زمان کافی ندارند. دیگر زمانی برای عزیزانشان، شغلشان یا برای خودشان ندارند. این افراد مثل اینکه در برزخ گیر افتادهاند. اگر شما دچار این مشکل هستید، به زودی به این واقعیت پی خواهید برد و خواهید فهمید که بدون اینکه بفهمید، زندگی چگونه گذشت، به پایان سفر خود نزدیک شده اید. پس بیخیال!
۲- اگر بیش از حد فکر کنید شما به یک فرد منفی تبدیل میشوید
اگر چه این یک روش هوشمندانه است که قبل از اقدام، فکر کنید و با کمک این کار از انجام انتخابهای بد اجتناب کنید. اما تفکر بیش از حد در مورد امور مختلف میتواند توان و ظرفیت مغز شما را کاهش دهد. در این حالت توانایی مغز شما برای فکر کردنِ منطقی، تصمیمگیری سریع و درست و یا حل مشکلات به شدت کاهش مییابد چون انرژی ذهنی شما صرف نگه داشتن افکار غیر ضروری شما است.
با بیش از اندازه فکر کردن شما از یک فرد شاد و خوششانس به یک فرد ترشرو، بدبین و منفی تبدیل میشوید.
۳- اضطراب و استرس دوست همیشگی فکر کردن بیش از حد
استرس زیاد یکی از مخربترین عوارض بیش از حد فکر کردن است. گرفتاری در جهنمِ افکار منفی، منفی گری، افسردگی، حملات عصبی و خشم و عصبانیت بخشی از زندگی روزمره یک فردی است که دچار مشکل تفکر بیش از حد میباشد.
اگر تنها نیمه خالی لیوان را در نظر بگیرید و فقط مشکلات را ببینید، به تدریج مغز شما همه چیز را به عنوان تهدید خواهد شناخت و اضطراب جای لحظات شیرین شما را خواهد گرفت. حتی برای مقابله با این مسئله، ممکن است افراد به سمت مواد مخدر و دیگر سبکهای ناسالم پناه ببرند. بیش از حد فکر کردن همچنین باعث بروز برخی مشکلات سلامتی نیز میشود. این مشکلات اغلب در اثر هورمونهای استرس ناشی میشوند که به خاطر اضطراب تولید میشوند.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]اگر در مورد استرس بیشتر میخواهید بدانید:
♦ همه آنچه که باید در مورد استرس بدانید
[/box]۴- بیخوابی به خاطر فکر زیاد
بی خوابی هم یکی از عوارض بیش از حد فکر کردن است. در هیاهوی زندگی پر مشغلهی امروزی شاید در طول روز به دلیل تمرکز بر روی کارهای شخصی و کاری شاید مغزتان را از افکاری که مثل سیل در ذهنتان جاری است، منحرف کنید. اما به محض اینکه به تختخواب میروید، تازه داستان شروع میشود. در این لحظه این افکار با قدرت بیشتری سراغ شما را میگیرند و با دست گرفتن کنترل شما وادارتان میکنند که نخوابید. زمان خواب، لحظهای است که باید در آرامش سپری شود تا خود را برای روز فردا آماده کنید. اما این لحظه را صرف امور گذشته یا آیندهای میکنیم که هیچ کنترلی بر روی آنها نداریم!
این امر منجر به بیخوابی مزمن میشود و تمام مشکلات سلامتی و ذهنی مربوط به آن را به زندگی شما میآورد. در این لحظه اگر بتوانید یک لحظه چرت بزنید فکر میکنید که فیل هوا کردهاید، در حالی که تمام اعضای خانواده یا دوستان شما در این لحظه در خواب ناز هستند. پس چرا شما نتوانید؟
۵- از دست دادن فرصتها سوغات بعدیِ بیش از حد فکر کردن
عدم حضور در زمان حال و عدم اقدام به موقع، باعث از دست رفتن تمام فرصتهایی میشود که میتوانند زندگی شما را دگرگون کنند. هر چه زمان بیشتری را صرف فکر کردن به ناراحتیها و اشتباهات گذشته و حدس و گمان در مورد آینده بکنید، زمان کمتری برای رسیدن به راهحلها و اقدام مناسب برای بهتر کردن اوضاع خواهید داشت. حتی ممکن است در آینده فکر به این که آب رفته به جوی برنمیگردد، میتواند باعث افسردگی شما شود و حتی شما را تا مرز جنون پیش ببرد!
این زندگی شما است و هیچکس به شما بگوید چگونه زندگی کنید. اما چند نصیحت دوستانه: با تفکر به مسائل بی اهمیت زندگی را هدر ندهید. اقدام کنید و کنترل افکارتان را به دست بگیرید. آنها متعلق به شما هستند. همواره روی مسائل مثبت تمرکز کنید و از آنچه که دارید سپاسگزار باشید. با مدیتیشن اعصاب خراب خود را آرام کنید و ناامیدیهایتان را با دوستان نزدیک یا خانواده تان در میان بگذارید.
ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسد اما به زودی متوجه میشوید که در این حالت، حال خوبی دارید. به تدریج شما قادر خواهید بود به زندگی منظم، شاد و سالم خود بازگردید و آن را با تمام وجود زندگی کنید.
برخی از مهمترین عوارض بیش از حد فکر کردن را دانستید. اگر شما نیز بیش از حد تفکر میکنید منتظر این عوارض باشید. منتظر نظرات شما در مورد این موضوع هستیم.
برگرفته شده از: successstory.com
اینقد فک میکنم غرق میشم کلا نگو و نپرس خودمم اذیت میشم خیلی بده
اگر علم پیشرفت کرده و به اینجایی رسیده که شما سایتی دارید و دری وری تحویل مخاطب میدید همش به خاطر اینکه افرادی مثل بیل گیتس و یا فراتر از اون ، انیشتین و یا مارکس بیشتر وقتشون رو صرف فکر کردن گذروندند ولی من منظور مدیر این ساتو در انتشار این دری وری ها درک نمیکنم و براستی این مزخرفات چیه به خورد مخاطب میدید ؟ زیاد فکر کردن به مسائلی مهم و هدفهایی ریشه ای با زیاد فکر کردن به مسائل الکی مثل بیوگرافی و عکسهای خانم خداداد ؛ خیلی باهم فرق میکنه . ولی ظاهرا شما با هرنوع فکرکردن مخالفید که این مقاله رو منتشر کردید . البته داشتن و اداره کردن یک رسانه یا یک سایت به این شکلی که شما دارید پیش میرید ، خوب نیازی به فکرم نداره هرچی جلوی دستمون بود کپی و پیست میکنیم میره پیکارش . مهم اینه که مخاطب زیاد فکر نکنه و مطالب دری وری ما رصد کنه . به نظر من خوندن و دنبال کردن مطالب سایت شما ضررهاش بیشتر از حتی فکر کردن الکی به کاربردهای چای کیسه ای و یا وازلین و یا گوش پاک کنه . البته از شما انتظاری هم نیست وقتی رسانه های دولتی و نیمه دولتی هرروز و هرساعت در حال انتشار مطالب دری وری هستند از شما چه انتظاری میشه داشت .
من همیشه به چیزای مختلف که حتی به ذهن بقیه یک درصدم خطوع نمیکنه مشکل پیدا کردم کلا
اگه به چیزای خوب فکر کنیم هم اشکال داره؟مثلا تو رویاهامون غلت بخوریم؟
عالی بود ?
واقعا خیلی دقیق بود . من خودم ادمی بودم اصلا در روز ب هیچ چیزی فکر نمیکردم اما چند ماهی هس ک دچار وسواس و وسواس فکری هم شدم از صبح بیدار میشم تا موقع خواب درگریری فکری دارم . شبا بی خوابی دارم قلبم درد میگیره تمرکز ندارم افسرده شدم .خواهش میکنم اگه کسی در گیری فکری زیادی داره اونو بزاره کنار منم دارم کمکم بهتر میشم چون فکر کردن زیاد ادمو از زندگی عقب میندازه.??