من فعلا قصد ازدواج ندارم!!
امروز در جامعه به خصوص رده سنی جوانان، مشکلات و مسائلی که بر سر راه وجود دارد به قدری زیاد است که جوانان را بر سر یک دو راهی قرار داده است که یا جوانان باید قید ازدواج را زده آن را به تعویق بیندازند، و یا بعد از تلاشهای طولانی و مرارتهای زیاد یا به سختی به نتیجه خواهند رسید و یا به طور کلی قید آن را خواهند زد. در بروز این مشکلات نمیتوان یک نفر و یا یک نهاد را مقصر دانست بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی زیاد دست به دست هم دادهاند تا این سنت الهی را در مسیر سخت و دور از دسترس قرار دهد.
در زمانهایی نه چندان دور اولویت برای زندگی جوانان ازدواج بود و دختران با داشتن خواستگار مناسب به خانه بخت میرفتند واگر دوست داشتند در خانه همسرشان ادامه تحصیل میدادند. اما با تحولات فرهنگی و اجتماعی که اتفاق افتاده ، امروزه تحصیل در مقاطع بالا به یکی از موانع ازدواج در پیش روی جوانان شده است. مشکلی که با تفاوت نرخ دختران تحصیل کرده، نسبت به پسران حادتر به نظر میرسد. بسیاری از پسران خواستار ازدواج با دخترانی که از به لحاظ تحصیلات بالاتر از آنها باشند نیستند و از جانب دیگر دختری که دارای تحصیلات عالیه است توقع بیشتری نسبت به خواستگاران آیندهاش از لحاظ تحصیلات و موقعیت اجتماعی خواهد داشت. البته مسئله ادامه تحصیل تنها از سوی دختران مطرح نیست گاهی بهانه ادامه تحصیل از زبان پسران نیز شنیده میشود.
حال باید اندیشید چه مسئلهای باعث شده است که ازدواج مانعی بر سر راه ادامه تحصیل فرض شود ، در حالی که زوجهای موفق زیادی هستند که توانستهاند در کنار تشکیل خانواده و رسیدن به آرامش روحی و جسمی در کنار یکدیگر به مدارج بالای علمی دست پیدا کنند. با یک برنامهریزی مناسب و همچنین توافق با همسر آینده میتوان به راحتی در کنار زندگی مشترک به تحصیل نیز ادامه داد.
در این مقاله صورتیها ۳ علت اصلی مانع ازدواج در جوانان را بررسی میکند. امیدواریم با کمک همدگیر این موانع را رفع کنیم و کمی عقایدمان را تغییر دهیم.
۱) والدین سختگیر
خانواده نقش مهم و تعیین کنندهای در امر ازدواج جوانان دارند. آنها میتوانند با راهنماییها و کمکهایشان گرهگشای بسیاری از مشکلات پیش روی جوانان باشند. اما بعضی از والدین در مسیر انتخاب و ازدواج فرزندانشان به قدری سخت گیر و باریک بین میشوند که تبدیل به بزرگترین مانع ازدواج فرزندانشان میگردند.
گاهی والدین آرزوهای بر باد رفته خود را در هنگام ازدواج به فرزندانشان تحمیل میکنند و با بهانهتراشی و گذاشتن شرط و شروطهای سختگیرانه مثل، تعیین مهریههای بالا، ایراد گرفتن به تحصیلات ، قیافه ، محل زندگی ، گرفتن عروسیهای آنچنانی ازدواج را از مسیر طبیعی آن خارج میکنند.
مطمئناً پدر و مادرها به دلیل علاقهمندی که نسبت به فرزندانشان دارند و همچنین شناخت مناسب از آنان میتواند بهترین مشاور و یاور فرزندانشان در امر ازدواج باشند ، در کنار این مسئله باید بدانند که تحمیل نظرات و سختگیریهای بی مورد آرزوی دیدن فرزنداشان در لباس عروسی و یا دامادی را بر دل آنها خواهد گذاشت.
۲) سنتها و رسوم غلط
در چند سال گذشته سنتهای و رسومی که بسیار زیبا بودند و پشت سر هر کدام از آنها فلسفهای نهفته بود تبدیل شدهاند به سنتهایی غلط که در بعضی از شهرستانها و قومیتهای شکلی افراطی تر به خود گرفته است. گرفتن مراسمها یه شکل تجملاتی ، هزینههای گزاف برای تزیینات و عکاسی و فیلمبرداری ، خریدهای آنچنانی از این قبیل رسوم است. بعضی از اوقات نیز این سنتها جنبه مالی ندارند اما باعث تاخیر در ازدواج هستند ، مانند موکول کردن ازدواج فرزند کوچکتر به ازدواج فرزندان بزرگتر، اعتقاد به ازدواجهای فامیلی ، و یا اعتقاد به شانس و بخت گشایی از دیگر رسوم نابهنجاری است که وجود دارد.
۳) رقابتهای بی حاصل
یکی از ثمرات بروز چشم و هم چشمی و تجمل گرایی در میان خانوادههای ایرانی بالارفتن سن ازدواج است.
هزینههای شروع یک زندگی مشترک با توجه به مناسبات اقتصادی موجود در جامعه به خودی خود بالاست،حال وقتی این قضیه با پدیده تجمل گرایی و چشم و هم چشمی همراه شودازدواج جوانان را سختتر خواهد کرد.
بسیاری از جوانان و خانوادههای آنها برای این که بتوانند از گردونه رقابت در خریدهای لوکس و آنچنانی و مراسمات مجلل عقب نماند زیر بار قرضهایی میروند که تا سالیان سال باید تاوان آن را پس دهند. همین مسئله شیرینی زندگی مشترک را در کام آنها تلخ خواهد کرد و همین باعث میشود بسیاری از جوانان عطای ازدواج را به لقایش ببخشند.
حرف پایانی
یک ازدواج موفق میتواند باعث آسایش جسم و آرامش روان فرد و جامعه باشد و به هر مقدار که ازدواج جوانان بر اساس موانعی که ذکر شد و یا موانع دیگر به تاخیر بیوفتد تاثیرات منفی آن دامان جامعه را خواهد گرفت. حل این مشکلات نیازمند همدلی همه نهادهای اجتماعی و دولت و خانواده است که بتوانند جامعه را از بحران تاخیر در ازدواج جوانان برهانند.
همه چی تقصیر این بزرگ تراس،که فک میکنن کار درستی میکنن که جلو ازدواج دونفر که عاشق همهستن رو میگیرن..ولی اگه یکم فک کنن میفهمم عواقبش افتضاحه،متاسفانه همشون خود رای و خودخواه اند..بدبخت ماها…
عزیزم بعضی موقعها بزرگترا صلاحو میگن… ولی خب بعضی وقتا هم متاسفانه فکر میکنن دارن خوبی میکنن ولی نتیجه عکس میده
سلام به نظر من چندان ربطی به خانواده ها نداره. و این جوون ها هستن که نمیخوان زیر بار مسئولیت برن. گرونی و اینا هم بهانه میکنن پسرا اگه واقعا بخوان ازدواج کنن دختر هم سطح خودشون رو پیدا کنن و انتظار نداشته باشن دختر شاهزاده رویا ها بشه خیلی راحت می تونن ازدواج کنن دختری که وضع مالی باباش معمولیه هیچ وقت توقع نداره پسر جوون همه چی داشته باشه اتفاقا شور زندگی به اینه که آهسته آهسته پیشرفت کنن و کلی ذوق کنن. پس مشکل نه تو گرونیه نه خانواده ها. فقط پسرها بدعادت شدن و ترجیح میدن به جای مسئولیت زندگی با دخترا دوست بشن بعدشم با یکی دیگه دوست بشن اینجوری ادامه بدند. اما باید بگم تا جوون هستن امکان دوست یابی دارن تو پیری دیگه تنها میشن. ما دخترها هم هر چی میکشیم از خودمون میکشیم اگه دوست نشیم دیگه این اتفاق ها نمی افته. کلا وضع جامعه اصلا مناسب نیس از این بابت. البته اینارو نگفتم که یعنی وای ایکاش پسرا قصد ازدواجشون زیاد بشه نه. اتفاقا دلم میخواست یه کمپینی ایجاد کنم دخترا نه دوست بشن نه ازدواج کنن تا پسرا ببینن بدون محبت و عشق دختر زندگی به درد نمیخوره… اما حیف توانایی ایجاد این کمپ رو ندارم?
در پاسخ به بهار– سلام نظر شما کاملا درسته همه اینایی که شما گفتین دلیل ازدواج نکردن جووناس. یعنی همه چی دست به دست داده تا رفته رفته ازدواج کم بشه. شرایط جامعه،وضع اقتصادی،پرتوقعی،بی مسئولیتی و … خیلی موردهای دیگه که هممون ازش اطلاع داریم.
بله دوستی الکی واقعا هم برای دخترا برای برای خود پسرا و هم برای جامعه کلا آسیب وارد میکنه و کاملا اشتباهه مگر اینکه با قصد جدی و آشنایی باشه.خواهر گلم این کمپینی همونطور که شما میگید عملی نیست چون ازدواج سنت دین ماست و دختر و پسر حالا هر چقدر هم دیر باشه باید ازدواج کنن. فقط باید انتخاب درست باشه.