دانلود رمان وانیا ملکه خواب‌ها جلد اول

رمان‌های تخیلی معمولا رمان‌هایی با مضمون‌های متفاوت و زیبا هستند که بعضی افراد به این‌گونه داستان‌ها علاقه ویژه‌ای داشته و دوست دارند این‌ نوع داستان‌ها را بیشتر مطالعه کنند. در این مطلب از صورتی‌ها برای شما کاربران عزیز رمانی با ژانر تخیلی با عنوان رمان وانیا ملکه خواب‌ها را آماده کرده‌ایم امیدواریم این رمان را بپسندید. برای دانلود رمان وانیا ملکه خواب ها جلد اول به انتهای مطلب مراجعه کنید.

رمان وانیا ملکه خواب ها جلد اول

رمان وانیل ملکه خواب‌ها توسط نویسنده جوان و پر احساس سونیا نوشته شده است که ژانر اصلی این رمان تخیلی، فانتزی و عاشقانه بوده ولی در جای جای این رمان به ژانری طنز و غم نیز برخورد خواهید کرد.

خلاصه‌ای از رمان وانیا ملکه خواب‌ها:

داستان رمان وانیا ملکه خواب ها جلد اول از جایی شروع می‌شود که آنیا، دختر افسانه‌ای داستان خوابی می‌بیند، اما خواب‌های آنیا خوابی‌هایی معمولی نیستند، بعد از مدتی به واقعیت تبدیل می‌شوند. وانیا داستان یک شب می‌خوابد و این دفعه خوابی عجیب می‌بیند و این خواب زندگی وانیا را به افسانه و داستان داخل کتاب‌ها تبدیل می‌کند. وانیا در این خواب به سرزمینی عجیب پرتاب می‌شود که پر از ماجراهای عجیب‌تر از تمام خواب‌ها است و همه چیز تغییر می‌کند از اسمش بگیرید تا شیوه زندگیش. حالا این دختر باید آن چه کار کند؟ چرا به آن سرزمین رفته است؟ چگونه رفته است؟ چه اتفاقاتی برایش می‌افتد؟ چه ماموریت‌هایی دارد؟ واقعیت ماجرا چیست؟ او کیست؟ چه قدرتی دارد؟ چه کسانی را می‌بیند؟چه حس‌هایی پیدا می‌کند؟

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

مطلب پیشنهادی برای شما:

♦ دانلود رایگان رمان فرمانده من

[/box]

قسمتی از رمان وانیا ملکه خواب‌ها:

تو که خودت نمی‌تونی و بلد نیستی با جادو جا به جا بشی پس من باید ببرمت و این کار نیاز به ارتباط مستقیم داره، دستاتو بده و چشماتو ببند. با تردید دستامو توی دستای گرمش گذاشتم و چشمامو بستم حس خنکی کردم و احساس کردم از زمین کنده شدم و بعد چند ثانیه دوباره به زمین برگشتم. یکی از چشمامو باز کردم پشت درختی نزدیک خرابه بودیم توی شب ترسناک‌تر بود. بدون سر و صدا به طرف درش رفتیم که متوجه ی نگهبان شدیم. دیدین همیشه تو فیلما نگهبانه خواب هفت پادشاه رو می‌بینه؟حالا شانس ما دو تا نگهبان سر پا و هشیار و قبراق داشتن تو محوطه مخروبه قدم می‌زدن و حرف می‌زدن. آروم و پچ پچ کنان به آرسان گفتم: بی‌هوش‌شون کن با این که دلم نمی‌خواست اما مجبور بودم به خاطر نجات زمین این کارو بکنم آرسان وردی خوند و دستاشو به سمت نگهبانا نشونه گرفت و بعد چند ثانیه نگهبانا تلپی افتادن روی زمین ترس برم داشت منو چه به دزدی اونم تو شب توی مخروبه. داخل مخروبه قدیمی شدیم؟ آرسان: فکر نکنم نگهبان دیگه‌ای باشه. -یکم روشن کن این جا رو چشمام کور شد از تاریکی. چه جالب نفهمیدم چی گفت و چی کار کرد که کف دستش آتشی ایجاد شد اطراف روشن‌تر شد و بعضی چیزا معلوم شد.

 

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

لینک دانلود رمان وانیا ملکه خواب ها جلد اول:

دانلود با لینک مستقیم

[/box]