دیالوگ های کلاه قرمزی – برنامه کلاه قرمزی که یجورایی خاطره کودکی همه ماست و در سال های مختلف با اضافه شدن عروسک های مختلف جذابیت خاصی به خود گرقته که حتی در این سن و سال تماشای این برنامه در روز های عید بسیار لذت بخشه . در این بخش از دیالوگ های ماندگار ، دیالوگ های خنده دار و طنز برنامه کلاه قرمزی را برای شما آماده کرده ایم. امیدواریم این مطلب (دیالوگ های کلاه قرمزی) مورد توجهتون قرار بگیره.
دیالوگ های کلاه قرمزی
آقای مجری : تو سه تا سیب داری
یکی میاد یه دونشو برمیداری ، چند تا سیب میمونه؟
پسر عمه زا : سه تا سیب و یه جنازه !
دیالوگ های ماندگار آقوی همساده
آقو ما سوار هواپیما شدم ، تفنگمون رو گذاشتیم رو مخ خلبان
بهش گفتم : از همینجو صاف میری بندرعباس
آقاو خلبان گفت : چرا بندرعباس؟!
گفتیم : کاکومون قرار ه از اونجو قاچاقی ببرمون دبی
دیالوگ های خنده دار فامیل دور
فامیل دور : آقای مجری یه چیزی بگم اصن باورتون نشه. من بچه بودم
آقا مجری : خب؟
فامیل دور : باورتون شد؟!
آقا مجری : بله باورم شد!
فامیل دور : چه جوری شما باورتون شد آقای مجری؟! من خودم باور نمیشه
جملات زیبا از فامیل دور
ما بدبختی رو بوسیدیم و گذاشتیم کنار
حالا ول کن نیست ، میره و میاد میگه
یه بوس بده
دیالوگ خنده دار
آقای مجری به خدا گفتم ۱۰۰۰۰۰۰۰ سال برات چقدره ؟
میگه یه دقیقه
دوباره گفتم ۱۰۰۰۰۰۰۰ تومان پول برات چقدره ؟
میگه یه تومان
گفتم پس یه تومان به من بده
گفت یه دقیقه وایسا