دیالوگ های خنده دار از مجموعه قهوه تلخ (۱) – دیالوگ های ماندگار سری پانزدهم

دیالوگ طنز

دیالوگ های قهوه تلخ – دیالوگ ماندگار :

در این بخش از مجله صورتی‌ها سری اول دیالوگ‌ های خنده دار و برگزیده مجموعه قهوه تلخ را برای شما آماده کرده ایم ، امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

دیالوگ های قهوه تلخ

دیالوگ های قهوه تلخ

+ صدای پشت تلفن (روابط عمومی صدا و سیما): خب بعد…
– نیما: بعد هیچی دیگه. اونجا شهر تصرف شده بوده. همون جا هم اسکندر به آریوبرزن پیشنهاد می‌کنه که فرمانروای ایران بشه
آریوبرزن قبول نمی‌کنه و میاد دوباره یه‌دونه سپاه دیگه تشکیل می‌ده و برمی‌گرده که بجنگن با هم.
+ روابط عمومی صدا و سیما: جومونگی بوده واسه خودش!

دیالوگ سریال قهوه تلخ

دیالوگ سریال قهوه تلخ
– همدم: آدمیزاد یک گربه را یک هفته در خانه‌اش نگاه می‌دارد
به او عادت می‌کند. چه برسد دایی اقبال که قد یه خرس بود
!

دیالوگ خنده دار

دیالوگ خنده دار
– دامبول: قرار است تا در محکمه از شما دفاع کنم.
– نیما: ببخشید شما چی‌کاره‌این که می‌خواید از ما دفاع کنید؟
– زندانی: مگه خبر ندارید؟ دامبول خان با حفظ سمت وکیل مسخیری دربار است.
– بلوتوس: وکیل مسخیری دیگر چه صیغه‌ای است؟
– زندانی: مسخرگی می‌کند تا شاه خوشش بیاید و از گناه متهمان گذشت کند!

دیالوگ طنز

دیالوگ طنز
– نیما:‌ اوه قهوه! … ببخشید مسموم که نیست؟
– اعتمادالملک: بله مسموم است!
– نیما: شوخی می‌کنید!
– اعتمادالملک: نخیر جدی گفتم، مسموم است.
– نیما:‌ خب چه کاریه آخه؟‌ قهوه مسموم چرا می دید دست مردم؟
– اعتمادالملک: بچه‌ها دستشون عادت کرده به سم ریختن. شما جدی نگیرید!

 

دیالوگ سریال قهوه تلخ

دیالوگ سریال قهوه تلخ

بلوتوس: بلد؟
بلدالملک: بله قربان.
بلوتوس: می‌دانی کسی که دارد در چاه می‌افتد، باید چه کرد؟
بلدالملک: خوب قربان دستش را می‌گیریم.
بلوتوس: نچ نچ نچ! باید لگد محکمی بر فرق سر او بکوبید تا سریع‌تر برود تو! (کنفوسیوس)!
بلدالملک: (زیر لب): ‌آه! عجب پدرسوخته‌ای بوده این کنفوسیوس!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.