دیالوگ های فیلم به یادماندنی خیلی دور خیلی نزدیک

فیلم سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک (so close so far) یکی از فیلم‌های دهه هشتادی سینمای ایران به کارگردانی و نویسندگیِ رضا میرکریمی است که در سال ۱۳۸۳ تولید و پخش شده است. در فیلم خیلی دور خیلی نزدیک مسعود رایگان، افشین هاشمی و محمدرضا نجفی به هنرمندی پرداخته‌اند. در این مطلب، دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک را به صورت عکس نوشته خدمت شما آماده کرده‌ایم.

دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

خیلی دور، خیلی نزدیک فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا میرکریمی و محمدرضا گوهری، محصول سال ۱۳۸۳ است. در این فیلم مسعود رایگان (دکتر محمود عالم)، افشین هاشمی (آخوند)، محمدرضا نجفی (شعبان)، الهام حمیدی (نسرین) و اشکان خطیبی (سامان عالم) در کنارِ ماشالله شاهمرادی زاده، سعید ابراهیمی‌فر، کیانوش گرامی، شبنم بهارفر، توران یاقوتی، یلدا قشقایی، رضا توکلی، بهارم شاکری و محمدحسین روح‌بخش به ایفای نقش پرداخته بودند.

در جشنواره فیلم فجر، مسعود رایگان و الهام حمیدی جزء نامزدهای دریافت سیمرغ در بخشِ بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر مکمل زن بودند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: دکتر عالم متخصص برجسته‌ی مغز و اعصاب که غرق در روابط کاری و اجتماعی است و اعتقادی به خدا ندارد، فرزندش سامان را فراموش کرده. آسمان بی‌انتهای کویر، انبوهی از ستارگان را در آغوش خود جای داده و سامان در دل کویر به رصد کردن ستاره‌ها مشغول است. بر اثر حادثه‌ای از مریضی سامان که تومور مغزی است، با خبر می‌شود و موقعیت‌های حرفه‌ای خود را رها می‌کند و از میان کویر می‌گذرد تا به فرزندش نزدیک شود…

در ادامه دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک را به صورت عکس نوشته خدمت شما آماده کرده‌ایم.

دیالوگ های خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ های خیلی دور خیلی نزدیک

روحانی خطاب به دکتر عالم: این پنجرش چطور بالا میره؟
[دکتر عالم شیشه را بالا میاره] روحانی: این خارجی‌هام مخشون خوب کار میکنه
دکتر عالم: حیف که جاشون تو جهنمه!

دیالوگ فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

هر چیزی دو رو داره … یه روش اون چیزیه که ما می‌بینیم … اما اصل، اون چیزیه که تو دل آدما می‌گذره … مثلا همین کویر ظاهرش یه چیزه، باطنش یه چیز دیگه!

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

مطلب پیشنهادی برای شما:

بهترین متن‌های فیلم سینمایی بخت پریشان

[/box]

دیالوگ ماندگار خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ ماندگار خیلی دور خیلی نزدیک

دکتر عالم (با استیصال و در حال گریه): پس این خدا کجاست؟ چرا به من کمک نمی‌کنه؟ حالا که این بچه به کمک احتیاج داره چرا از این دستا کاری برنمی آد!
دختر: ببخشید استاد، من فکر می‌کنم این آقا سامان نیست که به کمک احتیاج داره شمایید که به کمک احتیاج دارید!

دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ های خیلی دور خیلی نزدیک

دکتر عالم(خطاب به دختر): نمی‌تونم، نمی‌تونم باهاش حرف بزنم، این دیگه خیلی بی انصافیه
دختر: شما باید امیدوار باشید! خدا بزرگه…
دکتر عالم: خدا؟ آره خدا خیلی بزرگه… خودمون ساختیمش که هر وقت توی دردسر افتادیم یکی از راه برسه و بگه خدا بزرگه؛ اما اشکالش اینه که زیادی بزرگه!

دیالوگ فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ فیلم خیلی دور خیلی نزدیک

دکتر عالم: آخه تو از زندگی چی میدونی؟ من با همین دستام، با همین دستای خودم خیلی‌ها رو از مرگ حتمی نجات دادم ولی هیچوقت ندیدم سر و کله خدا اونطرفا پیداش بشه. اونایی هم که زیر دستام مردن آدمایی مثل تو انداختن گردن خدا! خدا خواسته، خدا ارحم الراحمینه…

دیالوگ ماندگار خیلی دور خیلی نزدیک

دیالوگ ماندگار خیلی دور خیلی نزدیک

خانم دکتر: یه مریض اورژانسی بود، که آقای دکتر زحمت کشیدن ما رو رسوندن.
سامان: آها.. بچه‌هام همه سلام میرسونن. ما دیگه داشتیم میرفتیم سراغ سفره ی هفت سین خودمون.
خانم دکتر: هفت سین؟؟
سامان: سحابی ها.. میخوایم به سحابی جبار نگاه کنیم. میگن، اگه وقت سال تحویل به سحابی جبار نگاه کنی و آرزو کنی، آرزوت براورده میشه. البته اینو دخترا میگن!
خانم دکتر: حالا کجاست؟؟
سامان: چی؟؟
خانم دکتر: همین سحابی ها که میگین.
سامان: آها.. اگه به سمت غرب نگاه کنید، سه تا ستاره‌ی پر نور می‌بینید که توی یه خط هستن، اون کمربنده جبارِ. اگه بیشتر دقت کنید، سه تا ستاره‌ی کم نور دیگه هم هستن که پایین‌تر از اونا هستن. اون ستاره وسطیه خود سحابیه جباره. پیداش کردین؟؟
خانم دکتر: بله!
سامان: البته این فقط صورت فلکی شونه‌ها. بیشتر سحابی‌ها رو فقط با تلسکوپ میشه دید. جبار یه زایشگاهِ. ولی سحابی اسکیمو هم خیلی دیدن داره. قشنگترین قبرستونیه که تا به حال دیدم!
خانم دکتر: قبرستون؟!
سامان: اره.. سحابی هم محل تولد و هم محل مرگ ستاره‌ها است. همشون برمیگردن به همون جایی که ازش متولد شدن.
خانم دکتر: من نمیدونستم ستاره ها هم می‌میرن…!
سامان: همشون می‌میرن. خیلی از ستاره‌هایی که ما الان داریم می‌بینیم، شاید میلیون‌ها سال پیش مردن! ولی ما به خاطر مسافتی که باهاشون داریم، هنوز داریم اونا رو می‌بینیم..!
خانم دکتر: یعنی اینقدر دورن؟؟
سامان: خیلی دور… خیلی نزدیک
وقتی با دنیای خودمون مقایسه کنیم، خیلی دورن… اما اگه با کهکشان‌های دیگه مقایسشون کنیم، تازه می فهمیم، چه قدر به ما نزدیکن و ما خبر نداشتیم.

امیدواریم دیالوگ های فیلم خیلی دور خیلی نزدیک که به صورت عکس نوشته برای شما آماده شده بودند را پسندیده باشید. اگر شما این فیلم را مشاهده کرده‌اید لطفا نظرات خودتان را در مورد آن برای دیگر کاربران مجله کامنت کنید.

4 دیدگاه برای “دیالوگ های فیلم به یادماندنی خیلی دور خیلی نزدیک

  1. رانیـــا گفته:

    بازم کامینگ سون :/ این کامینگ سون های خفنشون تمومی نداره هااااا

  2. مینا گفته:

    عالی بود عالی ممنونم من عاشق این دیالوگا بودم سرچ کردم اینجا دیدمشون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.