صورتیها: پس از مدتی دیالوگهای ماندگار یکی از فیلمهای دهه هشتاد ایرانی را خدمت علاقهمندان به سینمای ایران آماده کردهایم. فیلم سینمایی شبهای روشن محصول سال ۸۱، با بازی مهدی احمدی و هانیه توسلی، یکی از خاطرهانگیزترین آثار سینمای ایران میباشد. در این بخش دیالوگ های فیلم شب های روشن را طبق روال هر هفته به صورت عکس نوشته خدمت علاقهمندان و دنبالکنندگان این بخش آماده کردهایم.
دیالوگ های فیلم شب های روشن
فیلم سینمایی شبهای روشن فیلمی به کارگردانی فرزاد موتمن است که فیلمنامهی آن به قلم سعید عقیقی بر اساس برداشتی آزاد از داستان کوتاه شبهای روشن اثر داستایوفسکی میباشد که توسط بسیاری از منتقدان به عنوان موفقترین عاشقانهی اقتباسی ایرانی شناخته شده است.
شبهای روشن داستان زندگی دو انسان تنها میباشد. مهدی احمدی در نقش استاد دانشگاهِ سرخوردهی اجتماعی و مایوس فلسفی است و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعهی کتاب و پرسهزدن در خیابانها میگذراند. شبی متوجه دختری ساکبهدست با بازی هانیه توسلی میشود و به او کمک میکند تا از شر مزاحمت یک رانندهی ماشین رهایی یابد. از اینجا بین او و رویا دوستی شکل میگیرد. رویا بنا بر قولی که به عاشق خود، امیر داده است یک سال پس از آخرین ملاقات به وعدهگاه آمده و میخواهد چهار شب در محل و ساعت معین در انتظار امیر بماند. استاد به رویا پناه میدهد و به او کمک میکند تا امیر را پیدا کند. طی این چهار روز بین رویا و استاد دانشگاه بهتدریج دلبستگی بهوجود میآید. استاد مصمم میشود که با رویا ازدواج کند، اما در چهارمین شب امیر به محل ملاقات میآید و رویا با او میرود. فیلم روایت چهگونگی آشنایی، دلبستگی و جدایی این دو شخصیت از زبان استاد دانشگاه است.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
♦ چند دیالوگ به یادماندنی از فیلم پدرخوانده
[/box]علاوه بر این دو بازیگر که نقشهای اصلی را به عهده دارند، محسن شاه ابراهیمی و هیلدا هاشمپور نیز در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. در ادامه برخی از دیالوگ های فیلم شب های روشن را به صورت عکس نوشته خدمت شما آماده کردهایم.
دیالوگ های فیلم شب های روشن
رویا: میدونی همه فکر میکنند اگه حس واقعیشون رو نشون بدن همه چی به هم میریزه. هیچ کس حرف دلش رو راحت نمیزنه خوب اگه نمیخواد میتونه همون شب اول، همون لحظه اول بیاد و بگه!
استاد: فکر نمیکنی آدما واسه مخفی کردن احساسشون دلیل دارن؟
رویا: دلیلشون از هم دورشون میکنه، چه دلیلی از عشق مهم تره؟
دیالوگ های ماندگار فیلم شب های روشن
رویا: بهش گفتم منتظرش میمونم اما نگفتم دوستش دارم
برام سخت بود هر چی تو دلمه بهش بگم
راستش ترسیدم اگه بگم همه چی خراب شه!
دیالوگ فیلم شب های روشن
رویا: بزرگتر که میشی همه چی بیربطه…
آدما منظورشون چیز دیگست ولی یه حرف دیگه میزنند.
دیالوگ ماندگار فیلم شب های روشن
استاد: از آدمای بزرگ مجسمه ساختیم و دورش نرده کشیدیم. اگه کسی حرف این مجسمهها رو باور کنه باید بین خودش و مردم نرده بکشه!
دیالوگ های فیلم شب های روشن
استاد: اینجا نمیشه به کسی نزدیک شد آدما از دور دوست داشتنیترن!
دیالوگ فیلم شب های روشن
رویا: همیشه حرف خوب رو آدمای خوب نمیزنند!
فیلم شب های روشن
استاد: من از مردم همین شهرم همه آدمای این شهرم دوست دارم چون تقریبا هیچ کدومشون رو نمیشناسم!
دیالوگ ماندگار فیلم شب های روشن
استاد: روزها فکر کردن فایده نداره. صدا و نور و شلوغی مزاحمِ خیالبافی آدم میشه. باید صبر کرد تا شب بشه!
دیالوگ های فیلم شب های روشن
رویا: گدایی یه جور عشقِ…
اما گدایی عشق از همه بدتره!
دیالوگ ماندگار فیلم شب های روشن
رویا: وقتی منتظری چقدر زمان بد میگذره!
استاد: وقتی منتظرم نیستی خیلی خوش نمیگذره!
شعر عاشقانه سعدی در فیلم شب های روشن
بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
شب از فراق تو مینالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو
دمی تو شربت وصلم ندادهای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو
اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو
پیام دادم و گفتم بیا خوشم میدار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو