رمانهای عاشقانه معمولا برای همهی بانوان و دختران رمان دوست جذاب بوده و زیبایی خاصی دارد. در این مطلب از صورتیها رمان عاشقانهای را با عنوان رمان خانوم کوچیک آماده کردهایم که ژانری بسیار متفاوت و جذاب داشته و با قلم مهرناز احمدی نویسندهای جوان نوشته شده است. امیدواریم با مطالعه بخشهای جذاب رمان خانوم کوچیک این رمان را دانلود کنید. با ما همراه باشید با دانلود رمان خانوم کوچیک.
دانلود رمان خانوم کوچیک
خلاصهای از رمان خانوم کوچیک:
داستان رمان خانوم کوچیک، روایتگر زندگی دو زن از دو نسل متفاوت است که داستان زندگیشون یک جا میون قصه به هم میخوره. دو زن از دو زمان دو طرز تفکر و دو سرنوشت متفاوت. ولی دست سرنوشت باعث میشه بهم برخورد کنند و ماجراهای جالبی را تجربه کنند….
قسمت کوتاهی از رمان خانوم کوچیک:
ساعت نه صبح بود که با صدایِ جیغ و فریاد شهربانو و منوچهر از خواب پریدم.
-دِ لعنتیا مگه نمیدونید من میرم سرِ کار ببندید اون حلقتونو بیشتر بخوابم دیگه اه.
تازه یادم افتاد باید یه جای جدید پیدا کنم.. جلدی پریدم بالا و لباسام رو از تو کمد کشیدم بیرون. موشی و فری هنوز خواب بودن واسه همین سعی کردم با کمترین صدا لباسم رو عوض کنم که منجر شد قبل از رفتن بیرون از خونه یه دو سه تا فحش درست حسابی به جونِ بابا ننه خیر ندیدهام بفرستم. در حالی که پاشنه کفشم رو صاف میکردم، درِ خونه رو بستم و زدم بیرون. با اتوبوس (ولخرجی کردم)! خودمو به میدون تجریش رسوندم! والا تا حالا نیومده بودم. فقط یه زمزمههایی بود که کسی میخواست بگه پولدارم میگفت تجریش! قبلنا جردن بود، پولِ خونه بالا رفت شد تجریش.
ولی تو روحِ هر کی گفت اینو .خلوت بود .خلوتِ خلوت .بابا اینجا که ما یه کیف بزنیم پلیس گرفتتمون. دیگه وقتیام نیست بخوام برم جای دیگه… تو ایستگاه اتوبوس با پا دو تا تقه به زمین زدم نمیشد. با اینکه جمعیت کم بود باید امروز جونم رو میذاشتم کف دستم. با این فکر قدمامو محکم کردم و رفتم یه گوشه وایسادم که سوژهی مورد نظر رو گیر بیارم.
مطلب پیشنهادی برای شما:
♦ دانلود رمان تمنای گرگ با لینک مستقیم
[/box]
سلام مرسي اززحماتتون اگه براتون امکان داره رمان بامداد خمار ورمان شب سراب روبزارید ممنون
سلام .ممنون بابت انرژیتون چشم
ممنون میشم رمان بیقرارم کن رو بزارین
پاسخ به زهره– ممنون از پیشنهادتون چشم حتما منتظر باشید.
عالی بودممنون
پاسخ به سمیرا– ممنون از همراهیتون