در این مطلب از صورتیها دانلود رمان آسانسور که رمانی با ژانر عاشقانه و طنز هست را آماده کردهایم. بهتر است که پیش از دانلود رمان آسانسور خلاصهی آن را مطالعه فرمایید.
دانلود رمان آسانسور
خلاصهای رمان آسانسور:
داستان رمان آسانسور داستان زندگی دختری به نام منا است که این دختر دانشجوی رشته پرستاری است و در حال گذراندن طرحش در بیمارستان تهران میباشد که پدر و مادر و کل خانوادهی منا در شیراز زندگی میکنند. این دختر شیطون و مغرور در طول داستان عاشق یکی میشه ولی این یکی کیه؟
قسمت کوتاهی از رمان آسانسور:
وای مروارید کاش وقت داشتم تا بهت میگفتم که اون دوتا رژ لبتو گم نکرده بودی بلکه من از کیفت کش رفته بودم… وای چه بدبختیم من… که به خاطر دوتا رژ دست به سرقت زدم وای چه بلاها که سر تاجیک نیوردم.. تاجیک.. تاجیک… کاش همون بالا بهت میگفتم… اونی که پشت روپوشتو با میله داغ از چند تا جا مورد حمله بیرحمانه قرار داده بود… کسی نبوده جز من مارمولک وای وای.. لبامو گاز گرفتم.. چهقدر کارای وحشتناکی انجام داده بودم. محسنی جون حالا که تو ظاهر عزرائیل رو سرم فرود اومدی باید بگم خودم شخصا دو بار لاستیک ماشینتو پنچر کردم تا تو باشی که کمی آدم بشی هرچند فایدهای نکرد و هر بار هارتر شدی محسنی صالحی؟ صالحی؟ چه فرشته مودبی.. حتی تو این شرایط داره منو با اسم فامیل صدام میکنه… خدایا فرشتههای مرد هم محرمن…؟ وای خدا جون توبه توبه دیگه موهامو نمیذارم بیرون.. نمازم که سر هر بدبختی تازه یادم میاد از این به بعد سر موقعه میخونم.. نه نه دروغ چرا… قول میدم اگه سر موقعه هم نخوندم قضاشو بخونم… روزههامم که میگیرم.. دیگه کیا رو اذیت کرده بودم؟ ذهنمم تو این دقایق اخر قفل کرده… خدایا من هنوز خیلی جونم.. هنوز شوهر نکردم… قربونت منم آدمم… هنوز ارزو دارم مثل همه دخترای دمبخت.. هنوز تو فکر مرد رویاهام هستم… اصلا یه فرصت دیگه بهم بده.. هر کی امد زودی بهش میگم اره اره.. یعنی با تمام نفرتی که از محسنی دارم.. حتی این یارتان قلی هم بیاد خواستگاریم با دهن که چه عرض کنم با تمام وجودم میگم بله..
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
لطفا رمان جدال پرتمنارو بزارین وادامه لام مثله لجبازی ممنونم
چشم ممنون از کامنت
لطفا رمان حریم عشق و بزارید