رمانها تجربههای تلخ و شیرین انسانها هستند که نویسندگان ماهر و هنرمند آنها را جمع آوری کرده و در قالبهای زیبا به رمانهای خاص تبدیل میکنند. نویسندگانی که قلمشان سرشار از هنر و ذوق است. با ما همراه باشید تا یکی از رمانهای زیبا را که پر از ذوق و سلیقه است با هم بخوانیم. در این مطلب برایتان دانلود رمان آوای فاخته را آماده کردهایم که امیدواریم این رمان را بپسندید.
دانلود رمان آوای فاخته
رمان آوای فاخته رمانی بسیار زیبا و جذاب است که توسط مرضیه قیلی در ۳۸۵ صفحه نوشته شده است که در این رمان نویسنده ماجرای زندگی دختری ۲۱ ساله را روایت میکند که نویسندهی است و تئاتر کار میکند. برای مطالعه این رمان به انتهای این مطلب از صورتیها مراجعه فرمایید.
خلاصهای از رمان آوای فاخته:
فاخته پرنده زیبایی است که آواز بسیار خوشی دارد البته جنس ماده این پرنده ساکت است و جنس نر زمانی که عاشق فاخته ماده میشود برای او آواز میخواند. فاخته ماده بعد از عاشق شدن تخم میگذارد و در کوههای دور بیت تاریکی شاخهها گم میشود. ولی خوب امان از روزی که فاخته ماده بخواند.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
♦ دانلود رایگان رمان عاشقانه ماهرخ
[/box]قسمتی از رمان آوای فاخته:
عصبی کیف سنتی دوست داشتنیمو که حالا زیادی توی دست و پام بود عقب زدم و خودم رو از فشار جمعیت جلوتر کشیدم. دست بلند کردم و برگه رو از میون دستش قاپیدم: مگه میشه نباشه، من نویسنده کارم، بذارید ببینم!!
موبایلی که به درد هیچی نمیخورد رو روی میز گذاشتم. کیفم رو هم همون جا گذاشتم. بغض داشتم. نمیخواستم جلوی مهرنوش و معراج حال خرابم رو بریزم روی داریع… رفتم سمت در. معراج پرسید کجا.. گفتم میرم پارک سر خیابون یکم قدم بزنم دستهام رو توی جیبهای بزرگ مانتو فرو بردم و از پیادهروهای خلوت دوی بعد از ظهر رد شدم. پام رو بلند کردم و از باغچه کم ارتفاع پارک عبور کردم. بدون نگاه به گروهی از پسرهای نه چندان محترمی که روی چمنها دراز کشیده بودن و متلک میپروندن رفتم سمت آب خوری. صورتم رو زیر لوله کج شده گرفتم و آب سرد رو باز کردم روی چشمهام، نفس کشیدم. باید با خودم حرف بزنم. باید سنگهام رو با خودم وا بکنم… نشستم روی صندلی سنگی پارک و آرنجهام رو روی زانو گذاشتم و زل زدم به بازی انگشتهام با نخهای بانداژ فاخته. این آخر دنیا نیست. هنوز میتونی بری جلوی دانشگاهش. منتظر بمونی تا بیاد. باهاش حرف بزنی. از دلش در بیاری. برش گردونی. فاخته آخه تو. مگه جز علی کیو داری؟ که باهاش بخندی. باهاش حرف بزنی. بری بیرون. بهش فکر کنی. علی کمکت میکنه. توی تئاتر سر رشته داره. ازش یاد میگیری. با هر دلخوری که باشه، کنارش رشد میکنی، اما اون نمایشم رو دزدید، من بهش کفش پرت کردم، اون توی حراست خودشو زد به بیراهه که نمیشناستت فاخته، عقلت رو به کار بنداز، نمیخوادت، میفهمی اینو؟ شمارشو انداخته دور، گم و گور شده فاخته…
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
من دانلود کردم اما نمیدونم کجا باید بخونمش
پاسخ به melika – بعد از دانلود ، در پوشه downloads برید و فایل رمان رو به صورت zip مشاهده میکنید ، این فایل رو extract کنید (در منوی فارسی : استخراج) سپس فایل pdf که استخراج شد رو میتونید با برنامه های مختلف و رایگانی که برای خواندن pdf هست ، باز کنید و رمان رو مطالعه کنید
خیلی ممنون از راهنمایی ورمان هم خیلی قشنگ بود
بسیار قلم زیبایی دارن نویسنده،فوق العاده بود یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم.
لطفا اسم نویسنده رو بگین