در این مطلب از مجله بانوان صورتیها رمان سرنوشت نوشته بیتا عطایی را برای شما آماده کردهایم که امیدواریم با خواندن این رمان لحظات زیبایی را سپری کنید و این رمان خاطرهی خوبی در ذهن شما ایجاد کند. رمانها زندگی افرادی هستند که به وسیلهی نویسندگان به زیبایی نوشته میشوند و به دست خوانندگان رمان میرسند. با خواندن رمانهای متعدد میتوانیم نویسندگان خوش ذوق بیشتری را بشناسیم و با زندگیهای زیادی روبرو شویم. با ما همراه باشید. برای دانلود رمان سرنوشت در انتهای مطلب روی دانلود با لینک مستقیم کلیک کنید
دانلود رمان سرنوشت نوشته بیتا عطایی
بهتر است که پیش از دانلود رمان سرنوشت خلاصه و قسمتی از رمان را مطالعه کنید تا با موضوع و قلم نویسنده بیشتر آشنا شوید.
خلاصهای از رمان سرنوشت:
این است در سراشیب زندگی سقوط کردن، تسلیم شدن و دم نزدن. این است عشق را شناختن، او را جلا دادن و به جایگاه قلب نشاندن. این است تولد شادمانه خوشحال بودن و جسم را به خاک سپردن و روح را آزاد کردن و تقدیم دیگری نمودن این است سهم انسان از زندگی…
مطلب پیشنهادی برای شما:
قسمتی از رمان سرنوشت:
وقتی به خانه برگشتم با چهره عصبانی او روبرو شدم تقریبا با فریاد گفت: الان دو ساعته از خونه بیرون رفتی اصلا معلوم هست کدوم جهنم درهای هستی. وقتی بابات به خونه برگشت باید تکلیف منو با تو روشن کنه.
دلم سخت گرفت و در دل نالیدم: خدایا من چه گناهی مرتکب شدم که مادرم رو به این زودی از من گرفتی و حالا تنهای تنها موندم، دیگه از این زندگی خسته شدم.
انگشتم از سوز سرما کرخ شده بود دستم را به دهانم بردم تا با بخار آن دستهایم را کمی گرم کنم. نیم نگاهی به عاطفه نامادریم انداختم و با التماس گفتم:
– منو ببخش که دیر اومدم آخه آب چشمه یخ بسته بود و مجبور شدم یخا رو بشکنم تا ظرف و لباسها رو بشورم دیگه تکرار نمیشه، قول میدم.
عاطفه بدون اینکه سرش را برگرداند با سرزنش گفت:
– بله حتما، نبایدم تکرار بشه و گرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی… هی به این بابات میگم اگه ماهرخ رو بفرستیم پیش آقای مهندس هم آداب معاشرت رو یاد میگیره، هم کمک خرجمون میشه اما چه فایده کو گوش شنوا.
دانلود رمان سرنوشت:
ممنون که با این مطلب نیز همراه ما بودید. اگر شما پیش از این رمان سرنوشت را خواندهاید لطفا نظرتان را در مورد آن برای دیگر کاربران بیان کنید.