رمانها دارای موضوعات متفاوت از جمله: عاشقانه، مذهبی، ترسناک و یا ترکیبی از چند موضوع هستند که رمانهای عاشقانه معمولا نسبت به رمانهای دیگر طرفداران زیادی بین دختران داشته و بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرند. به همین سبب در این مطلب از مجله صورتیها دانلود رمان ارثیه پر دردسر را آماده کردهایم که امیدواریم از این رمان زیبا لذت ببرید. همراه صورتیها باشید…
دانلود رمان ارثیه پر دردسر
در ادامه خلاصه و قسمت کوتاهی از رمان ارثیه پر دردسر را میخوانید. رمان ارثیه پر دردسر با قلمی بسیار جذاب در ۵۲۲ صفحه نوشته شده و ژانری عاشقانه و کل کل دارد. برای دانلود رمان ارثیه پر دردسر میتوانید به آخر مطلب مراجعه کنید.
خلاصهای از رمان ارثیه پر دردسر:
داستان رمان ارثیه پر دردسر، زندگی عمهای است که یک سری دختر و پسر برای به دست آوردن یک ارثیه چشمگیر باید در کنار یک عمه خانم زندگی کنند. اما در میان این ماجرا یک مذهی برای اموال عمه خانوم پیدا میشود که ماجراهای جالبی برای همهی افراد رقم میزند و برخی در این ماجرا از به دست آوردن ارثیه صرف نظر میکنند تا این که …
قسمتی کوتاه از رمان ارثیه پر دردسر
خدایا یعنی تصمیمش چیه؟! اون چه این شرط رو قبول بکنه چه نکنه من بهشون کمک می کنم، اما واقعا نمیتونم با اون اینجا وایستم، اگه قبول نکرد من باید فکر یه جای دیگه برای این یک سال باشم، با اون یه جا موندن دیگه برام امکان پذیر نیست… از صبح مثل اسفند رو آتیش تو حیاط داره راه میره… میدونم تو بد مخمصهای قرارش دادم، اما دست خودم نیست… یک سال که بگذره اونم از اینجا میره و همه چی تموم میشه…
به من میگه مثل بهدادی!! یعنی من فقط بهدادم… انقدر دارم بهش توجه میکنم اون وقت فقط بهدادم… خیلی احمقی به خدا روشنک… اه این دیگه کیه این موقع شب؟! دختره احمق، میمیری مثل آدم حرف بزنی… چرا گوشیش خاموشه؟! اشکان خان بزرگمهر مثل اینکه هنوزم جذابیته جوونیتو داریا! دمت گرم پسر… باید برم سراغش تا دوباره قاطی نکرده.
گوشیمو برداشتم و اس زدم بهش: خیلی نامردی، فکر میکنی چون سی و هشت سالته میتونی یه دختری که ازت دوازده سال کوچیکتره رو اذیت کنی! دوست ندارم احساسمو اعتراف کنم، اما از اینکه تو بغلت بودم یه حس خیلی خوبی داشتم، اینو گفتم که بدونی اینجور رفتار کردنات منو اذیت میکنه… اما دیگه بچه بازی در نمیارم.. مثل یک ماه پیش دوباره باهات غریبه میشم تا زمان اتمام قراردادمون (از قصد نوشتم قرارداد تا حرص خودم خالی بشه). گوشیمو خاموش کردم، میدونستم که جرات اینکه بیاد تو اتاق ما رو نداره، اما خودمم کرمم گرفته بود… در اتاقو تقریبا باز گذاشتم تا اگه اومد اونجا ببینمش، به دقیقه نرسیده بود که دم در اتاق سبز شد، میدونستم داره بهم زنگ میزنه، نور گوشیش تو اتاق افتاده بود، شروع کرد به صدا کردنم، از ترس بقیه خیلی آروم صدام میکرد… (جرات نداری بیای تو اتاق بیچاره)
لینک دانلود رمان ارثیه پر دردسر
[/box]امیدواریم از مطالعه این رمان لذت برده و نظرات خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
اهههه خسته شدم دیگ چراهرچی کامنت میزارم درج نمــــیشههههه؟؟؟مشکلتون دقیقا با من چیـــــــــه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ به کامیلا : دوست عزیز سلام، دوستانمون در تیم محتوا همواره سعی میکنند که نظرات و کامنتهای مرتبط با آن مطلب رو درج کنند که نوعی بحث در مطلب به حساب میاد و هدف دیگر اینه که در هر مطلب، کاربران مجله از نظرات دیگر کاربران درباره آن مطلب استفاده کنند. سپاس از همراهیتون