رمانهای ایرانی معمولا توسط نویسندگان خوش ذوق و خلاق با ژانرهای متفاوت و موضوعات مختلفی نوشته میشود و هر نویسندهای برای تحریر رمان سبکهای متفاوتی دارد، اما معمولا رمانها با ژانر عاشقانه در یک سبک و سو نوشته میشوند. به همین سبب در این مطلب از مجله بانوان صورتیها دانلود رمان آشوب مغز با سبکی بسیار متفاوت را آماده کردهایم که امیدواریم از مطالعه این رمان لذت ببرید.
دانلود رمان آشوب مغز
در ادامه خلاصه و قسمت کوتاهی از رمان آشوب مغز را میخوانید. این رمان توسط بانوی خوش ذوق مرضیه گلچی با ژانری عاشقانه و اجتماعی در ۲۲۵ صفحه نوشته شده است. بعد از آشنایی با این رمان، به انتهای صفحه مراجعه کرده و این رمان را دانلود نمایید.
خلاصهای از رمان آشوب مغز:
داستان رمان آشوب مغز، داستان زندگی دختری به نام هانیه است که پسری به نام بهادر عاشق او است. این عشق باعث میشود که هانیه نیز به بهادر دل بسته و نتیجه این دلبستگی ازدواج بهادر و هانیه میشود. اما بعد از مدتی طی اتفاقاتی که میافتد و تهمتهایی که به بهادر زده میشود، هانیه از بهادر دل زده شده و از بهادر دور میشود.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
♦ چشمان نفرین شده، رمانی خاص و متفاوت
[/box]قسمت کوتاهی از رمان آشوی مغز:
ماشین رو یه گوشه متوقف کردم. چرا دست ساسان رو گرفت؟ چراااا؟ مشتهای پی در پی ام رو، روی فرمون میکوبیدم. از عصبانیت کلهام داغ کرده بود. انقدر مشت زدم تا یکم آروم شدم. دست عشق من تو دستهای یه مرد غریبه… قلبم تیر کشید. سرم رو روی فرمون گذاشتم و بغضم رو رها کردم. هق هقم توی فضای ماشین پیچید. سیگارم رو اتیش زدم و بین لبهام گذاشتم. با هر کامی که از سیگار میگرفتم، برعکس قبلا، عصبانیتر و ناآرومتر میشدم. چشمام میسوخت. بطری آبی از توی داشبورد ماشین برداشتم و از ماشین پیاده شدم. صورتم رو آب زدم. کمی بهتر شدم. به سمت خونه مجردی خودم و باراد و شروین و امیر راه افتادم. مثل همیشه کثیف و مزخرف. شروین اینجا بود! روی تخت ولو بود و تنه لشش رو روی تخت انداخته بود. حوصلهی تمیز کاری نداشتم. به سمت اتاقی رفتم و روی تخت دراز کشیدم. ساعد دستم رو روی پیشونیم گذاشتم و چشمام رو بستم. دوس دارم توی این وضعیتم، برای چند دقیقه هم که شده یه خوابی داشته باشم. یه خواب که باعث بشه از این دنیا دور و فارغ شم. به هانیه فکر کردم، به این که چیکار کنم؛ به این که دل صاحاب مردهام رو چی کار کنم. هانیه نباشه دلم آروم و قرار نداره. اخه خدایا چه هیزم تری بهت فروختم که باید این بلا سرم بیاد؟ چرا باید این همه درد رو تحمل کنم؟ من که تازه بهش دل داده بودم و وابستهش شده بودم، حداقل میزاشتی چند ماه بگذره بعد ازم میگرفتیش. با افکارهای گوناگون و عذاب دهندهام بالاخره چشمام کم کم گرم شد و خوابم برد..
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]لینک دانلود رمان آشوب مغز:
[/box]امیدواریم رمان آشوب مغز را دانلود کرده و لحظات شادی را در کنار مطالعه رمان تجربه کنید. منتظر نظرات شما کاربران عزیز هستیم.
لطفا اگ کسی این رمانو خونده کامنت بفرسه ک خوندنش میارزه یا ن
دوستای عزیز با احترامی که برای نویسندش قائلم ولی اینو بدونین که فقط هدر دادن وقته و به نظرم باید نویسنده رمان رو اصلاح کنه و جذابیتی برای من نداشت و ….