صوتیها: اگر به دنبال بک رمان عاشقانه زیبا و جدید میگردید ما به شما رمان آخرش قشنگه را پیشنهاد میدهیم. بهتر است که پیش از دانلود رمان آخرش قشنگه خلاصه و قسمت کوتاهی از آن را که برای شما آماده کردهایم مطالعه کرده و با موضوع آن بیشتر آشنا شوید. برای دانلود رمان آخرش قشنگه میتوانید به انتهای مطلب مراجعه کرده و روی “دانلود با لینک مستقیم” کلیک کنید. همراه ما باشید.
دانلود رمان آخرش قشنگه
برای آشنایی بیشتر با رمان آخرش قشنگه میتوانید ابتدا خلاصه داستان رمان را خوانده و برای دانستن سبک نوشتاری آن قسمت کوتاهی از آن را مطالعه کنید. در این صورت میتوانید با ذهنیت بهتری به مطالعه رمان اصلی بپردازید. ابتدا خلاصه این رمان را با هم میخوانیم.
خلاصهای از رمان آخرش قشنگه:
شنیدهاید عشق با انسان چه کار میکند؟ فکر نمیکنم هیچ کسی عمیقاً عشق را دیده باشد، خبر دارید فصل عشق انسان را جوری عاشق میکند که رد عشق در دلت به خوبی باقی میماند، میگویند عشق جادوگر است و به زیبایی انسان را جادو میکند، میگویند عشق آن قدر قشنگ است که هیچ مجنونی بی لیلی نمیماند، همیشه پایان عشقهای زیبا با غصه و غم تمام میشود اما این بار خبری از غم و غصه نیست، زیبایی داستان را فرا گرفته و آخرش عشق زیبا است…
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]مطلب پیشنهادی برای شما:
♦ رمان در پی انتقام، رمانی خاص و متفاوت
[/box]قسمت کوتاهی از رمان آخرش قشنگه:
من دارم چیکار میکنم؟ به خودم اومدم سرم رو سریع عقب کشیدم کمی بهت زده شده بود با بند کیفم بازی میکردم اون هم به یک نقطه نامشخص خیره شده بود حس میکردم نفس کمه تو ماشین خیلی گرمم شده، حس میکردم هر لحظه ممکنه حالم بهم بخوره تو دلم یه جوری شده بود مثله اینکه چند تا کبوتر با هم در حال پر زدن هستند. جرات نداشتم نگاهش کنم حس کردم عرق شرم روی مهره کمرم نشسته داغ داغ بودم دلم میخواست شیشه رو پایین بدم و هوا آزاد رو تو ریههام، هنوز رد اشک رو گونهام بود متوجه شدم که ماشین روشن شد کلافه بودم زیر چشمی مردمک چشمم رو طرفش چرخوندم یک دستش به فرمون بود و با دست دیگهاش به پیشونیش تکیه زده بود و به جاده عمیق خیره شده بود اصلا متوجه نگاهم نشد. خدارو شکر هیچ چیزی نمیفهمیدم جز اینکه دلم میخواد برسم خونه و برم و کمی دوش بگیرم و چند ساعت عمیق بخوابم، شاید هم الان خوابم نمیدونم، سمت خونه نمیرفت یعنی کجا داره میره؟ جرات پرسیدن هم نداشتم جلوی محلی نگه داشت بعد از سه ربع رانندگی رفت پایین به اطراف نگاه کردم اینجا کجا است؟ متوجه تابلو شدم پس کارخونه سینا و حامد اینه چقدر بزرگ بود نیم ساعتی گذشت کلافه شدم مثله اینکه قصد اومدن نداره در ماشین رو باز کردم قفلش رو زدم.. رفتم بخش اداری کارخونه رفتم سمته اسانسور حالا من کجا باید برم؟ پشیمون شدم اسانسور طبقه چهار نگه داشت اخه من جایی رو بلد نیستم چرا مثل خنگها پریدم بیرون؟ جلو رفتم کمی شلوغ بود کارخونهاش شروع کردم به دید زدن اطراف نیم ساعتی حیرون بودم جایی رو بلد نبودم و رویی هم نداشتم واسه پرسیدن اینکه دفتر مدیر یا همون حامد و سینا کجا است یکدفعه سالنی شیک و مدرن توجهم رو جلب کرد رفتم داخلش همون موقع سینا از دربی قهوهایی رنگ که کنار یک در همون شکل بود بیرون اومد یک منشی هم پشت میز بود که با عشوهی زیادی نگاهم میکرد سینا متعجب تلفنش رو قطع کرد و جلو اومد.
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]لینک دانلود رمان آخرش قشنگه:
[/box]امیدواریم رمان آخرش قشنگه را دانلود کرده و لحظات خوبی را با مطالعه این رمان بگذرانید. منتظر نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم.
چه جالب هم اسم آهنگ آقای علیرضا طلیسچی هستش.
بایدم مثل همون قشنگ باشه.
اولاش قشنگ بود و اخرش این وسطا یکمی دل ادم و زد
ولی خوب بود
با تشکر?
خیلی جالب نبود متوسط بود و سبک نوشتن خاصی نداشت
رمان خوبیه ولی از وسطش یکدفعه کلا داستان راجب اون دو نفر ک بود عوض میشه و کلا نقش های اصلی عوض میشه…. بنظرم نصفه قشنگه?
قشنگ بود ولی معمولی ، سطح بالایی نداشت