با خواندن داستانهای کوتاه علاوه بر لذت بردن و سرگرمی ، میتوانیم تجاربی از این داستانها بگیریم و از آن استفاده کنیم و نخواهیم در زندگی خودمان تجاربی تلخ و آسیبرسان را تجربه کنیم. با مجله صورتیها همراه باشید تا اینبار داستان کوتاه آموزندهای با نام “بوسه و سیلی” را با هم مطالعه کنیم.
باهم بخوانیم : داستان کوتاه و آموزنده بوسه و سیلی
داستان کوتاه بوسه و سیلی
ژنرال و ستوان جوان زیردستش سوار قطار شدند. تنها صندلیهای خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود. ژنرال و ستوان روبروی آن خانمها نشستند. قطار به راه افتاد و وارد تونلی شد. حدود ده ثانیه تاریکی محض بود. در آن لحظات سکوت، کسانی که در کوپه بودند ۲ چیز شنیدند: صدای بوسه و سیلی! هریک از افرادی که در کوپه بودند از اتفاقی که افتاده بود تعبیر خودش را داشت…
خانم جوان در دل گفت: از اینکه ستوان مرا بوسید خوشحال شدم اما از اینکه مادربزرگم او را کتک زد خیلی خجالت کشیدم!
مادربزرگ به خود گفت: از اینکه آن جوانک نوهام را بوسید کفرم درامد اما افتخار میکنم که نوهام جرات تلافی کردن داشت!
ژنرال آنجا نشسته بود و فکر کرد ستوان جسارت زیادی نشان داد که آن دختر را بوسید اما چرا اشتباهی من سیلی خوردم!؟
ستوان تنها کسی بود که میدانست واقعا چه اتفاقی افتاده است. در آن لحظات تاریکی او فرصت را غنیمت شمرده که دختر زیبا را ببوسد و به ژنرال سیلی بزند…!
زندگی کوپه قطاری است و ما انسانها مسافران آن. هرکدام از ما آنچه را میبینم و میشنویم بر اساس پیش فرضها ، حدسیات و اعتقادات خود ارزیابی و معنی میکنیم. غافل از اینکه ممکن است برداشت ما از واقعیت منطبق بر آن نباشد.
ما میگوییم حقیقت را دوست داریم اما اغلب ، چیزهایی را که دوست داریم، حقیقت مینامیم.
در آخر امیدواریم از خواندن داستان کوتاه بوسه و سیلی لذت برده باشید…
سلام اگه میشه داستان های طنز دانشجو ها رو بزارین یکی گذاشته بودین عااااااااالی بود.???❤?
پاسخ به ژینا– سلام چشم
مگه نگف مادربزگه افتخار کرده ک زده تو گوش ستوان چجوری شده ک ستوانه چجوری شده ستوانه زده گوش پسره مگ صدای ی سیلی نبوده
دوباره ک داستان رو خوندم ج سوالمو گرفتم مرسی
خخخخخ.چه باحال
مرسی آیدا جون عالییییییییییییییییییییییییی بود دستتون درد نکنه منتظر سری بعد هستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم
فوق العاده بود این داستان..مخصوصا نتیجه اش..
من اینو قبلن ب جا خونده بودم باحال بود?❤❤❤
خخخخخ ایول مرسییییی
وااای چقد قشنگ و آموزنده بود.ممنون
لذت بردم آیداجون
آیداجون خودت این داستانهارومینویسی?
پاسخ به آرزو– نه عزیزم بعضی داستان ها واقعی هستن
خیلی چرت بود.
خخخخخخخخخخخخخخخخ
بامزه بود