داستان کوتاه آموزنده: یک کلام و تمام!

داستان کوتاه یک کلام و تمام

داستان کوتاه یک کلام و تمام

صورتی‌ها : با خواندن داستان کوتاه آموزنده برای فرزندان خود آن‌ها را با کتاب و کتاب‌خوانی آشنا کنیم و به آن‌ها آموزش دهیم که با خواندن داستان کوتاه می‌توانند پند‌های زیادی بگیرند که در زندگیشان نیز بسیار مفید واقع شود. خواندن داستان کوتاه آموزنده وقت زیادی را از شما نمی‌گیرد و با صرف کمترین زمان ممکن خوانده می‌شود ولی آثار و نتایج آن زیادی در بر دارد ، فقط برای داستان کوتاه کمی تامل نیاز است. بیایید باهم داستان کوتاه یک کلام و تمام را بخوانیم.

داستان کوتاه یک کلام و تمام

داستان کوتاه یک کلام و تمام :

ابو سعید ابولخیر در مسجدی سخنرانی داشت مردم از تمام اطراف روستاها و شهرها آمده بودند

جای نشستن نبود و بعضی‌ها در بیرون نشسته بودند.

سپس شاگرد ابو سعید گفت تو رو به خدا از آن‌جا که هستید یک قدم پیش بگزارید همه یک قدم پیش گذاشتند

سپس …

نوبت به سخنرانی ابو سعید رسید او از سخنرانی خودداری کرد مردم که به مدت یک ساعت در مسجد بودن و خسته شده بودند شروع به اعتراض کردند ابو سعید پس از مدتی گفت هر آن‌چه که من می‌خواستم بگویم شاگردم به شما گفت ، شما یک قدم به جلو حرکت کنید تا خدا ده قدم به شما نزدیک شود.

داستان کوتاه‌ آموزنده پند‌های زیادی را در خود می‌گنجانند. امیدواریم شما نیز بتوانید همه‌ی این پندها را یاد بگیرید و سرلوحه زندگیتان کنید. مطالعه و کتابخوانی را در بین خانواده و دوستان خود رواج دهیم. 

3 دیدگاه برای “داستان کوتاه آموزنده: یک کلام و تمام!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.