حال و هوای هفته سوم مرداد ماه (موزیک – جوک – داستان کوتاه)

حال و هوای هفته سوم شهریور

حال و هوای هفته:

سلام بازم با مطلب حال و هوای هفته اومدم خدمتتون. توی این مطلب از مجله صورتی‌ها که به صورت هفتگی منتشر میشه من براتون تکست های جدید و ناب نکاتی مهم برای زندگی ، موزیک هفته به همراه تکست و عکس نوشته اختصاصی صورتی ها ، داستان‌های کوتاه و جالب و کلی مطالب دیگه … امیدوارم که خوشتون بیاد ♥♥♥ جمعه خوبی رو براتون آرزو دارم و دوست دارم توی این روز بهترین اتفاقا براتون بیوفته ♥♥

حال و هوای هفته

حال و هوای هفته

آهنگ هفته :

نام آهنگ : خاکسترم نکن

خواننده: محسن یگانه

متن آهنگ خاکسترم نکن از محسن یگانه :

من بی تو هیچم، تو باورم نکن
خیسم ز گریه، تنهاترم نکن
عاشق نبودم تا با تو سر کنم
آتش نبودم خاکسترم نکن
اگه عاشقت نبودم
اگه بی تو زنده بودم
تو بمون که بی تو غصه می خورم
اگه دل به تو نبستم
اگه این منم که خستم
ولی از هوای گریه ات پرم
اگه شکوه دارم از تو
اگه بی قرارم از تو
تو بمون که آشیانه ام تویی
به هوایت ای ستاره
به تو می رسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تویی
دل کنده بودم از هم زبونی ات
پنهون نکردی از من نشونی ات
من پا کشیدم از عهد بسته ام
تو پا فشردی بر مهربونی ات
اگه هم زبون نبودم
اگه مهربون نبودم
چه کنم دل این دل شکسته رو
اگه سرد و مرده بودم
اگه پر نمی گشودم
به تو بستم این دو بال خسته رو
اگه شکوه دارم از تو
اگه بی قرارم از تو

بمون که آشیانه ام تویی
به هوایت ای ستاره
به تو می رسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تویی

طنز و جوک های هفته :

میگه جیم کری وقتی فقیربود یه چک ده میلیون دلاری برای خودش نوشت که وقتی پولدار شد نقدش کنه.
حالا اگه من باشم برگشتش میزنم خودمو میندازم زندان

♦♦♦♦

الهی از عمر من بکاه و بر عمر بسته‌ام بیفزا
پول ندارم دیگه: (

♦♦♦♦♦

همین که دایرکت از طرف ایرانسل و همراه اول نمیاد برامون جای شکر داره

♦♦♦♦♦

بابابزرگم دم مرگ گفت برید چندتا چوب بیاریدنصیحتتون کنم
ماهم رفتیم چوب نبود براش میلگرد آوردیم
الان ١٣ساله میخواد میلگردا رو خم کنه هنوز زندس

♦♦♦♦♦

هرکیو میبینیم بابابزرگش زمینارو مفت فروخت به این وضع افتادن الان،پس اون پدربزرگ پدر سوخته ای که زمینارو خرید کو؟اونو به من نیشان بده

♦♦♦♦♦

‏خطرناک تر از پدری که روی ماشینش خط افتاده مادریه که رو قابلمه یا ماهی‌تابش خط افتاده، اون لحظه خطرناک ترین ادم روی زمینه

♦♦♦♦♦

به مادرم میگم من به هرکجا که رسیدم بخاطر مهربونیاى توعه.
تو چشام زل زده میگه “حالا به کجا رسیدى مثلا؟ بیا این سفره ر پاک کن” 😐

♦♦♦♦♦

‏اینترنت مخابرات یه جوری شده که هر ۵ دقیقه باید گوشیتو بزاری کنار به حال خودت و زندگیت گریه کنی، دوباره گوشی رو برداری تلاش کنی.

♦♦♦♦♦

‏پشه رفته درست انگشت وسطی پامو نیش زده باور کنید من خودم یادم رفته بود که همچین انگشتی هم دارم

♦♦♦♦♦

‏به جای رژیم گرفتن با آدمای چاق تر از خودتون دوست شید:)

تکست های هفته :

هر وقت یه دختر سعی کرد حرص یه پسر رو به هر طریقی در بیاره بفهمید اون دختر پسر رو دوس داره

♥♦♦♦♦♦♥

گاهی حواسم را پرت می کنم …
می افتد
جایی حوالی خیال تو
و دلم گرم می شود به داشتنت
و تو اما
چگونه
اینقدر بی منی؟

♥♦♦♦♦♦♥

اگه برای گفتن “خداحافظ” شجاع باشی
زندگی با یه “سلام” جدید بهت پاداش میده …

♥♦♦♦♦♦♥

«من تصور می کنم، بهترین تعریفی که می توان از انسان کرد این است: انسان موجودی است که به همه چیز، عادت می کند.»

♥♦♦♦♦♦♥

خیلی ترسناکه وقتی ادمایی که
باهاشون نزدیکی
یهو تبدیل به غریبه بشن

♥♦♦♦♦♦♥

یه اوجی هست توی زندگی که دلت گرفته، ولی مجبوری بخندی و شاد باشی، بهش می گن: اوج بدبختی!

♥♦♦♦♦♦♥

اگر فقط یک سلاح مرگبار بتواند قلب مردی را پشت سینه ی پولادینش بدرد، آن فقط مرور خاطرات است… .

♥♦♦♦♦♦♥

کسی که برای نگه داشتنت هیچ کاری نمیکنه ، منتظر رفتنته !
پس منتظرش نذار

 

حال و هوای هفته

نکته های این هفته :

ملتی هستیم که به دنبال نسخه‌های فوری و زود بازده هستیم. حتی چای خوب هم طول می‌کشد تا دم بکشد.

♥♦♦♦♦♦♥

قبل از اینکه ۴۰ سالتون بشه
بخندید، شاد باشید، عاشق باشید، سختی بکشید و رشد کنید و تجربه کنید و زندگی کنید
استفاده کنید قبل از اینکه دیر بشه

♥♦♦♦♦♦♥

میدونستین تو دنیا٧میلیارد نفر آدم داریم؟ واین یعنی ٧میلیارد شخصیت متفاوت، پس نگران نباشین مسلما یکی هم پیدا میشه که با شما کنار بیاد.

 کوتاه اما جالب :

واسه آدمی که دلخوشی نداره روزهای هفته چه فرقی میکنه؟ فقط میگذرونه که تموم بشه،وقت کُشی میکنه.
تا حالا به یه فوتبالیست،به یه ورزشکار که خسته شده و نمیتونه ادامه بده خوب نگاه کردی؟
اصلن دیگه نتیجه بازی مهم نیست واسش،فقط وقت کشی میکنه که بازی تموم شه،
دیگه حال جنگیدن و ادامه دادن نداره،
یجور رفعِ تکلیف شاید.
خیلی از آدمایی که اطرافت میبینی دارن وقت کشی میکنن نه زندگی.یجور رفع تکلیفِ نفس کشیدن،کنار اومدن با سرنوشت.
دوره راهنمایی یه همکلاسیِ خنگ داشتم که روز و تاریخ هیچ وقت یادش نمیموند.
معلم تاریخمون خیلی سخت گیر بود و اخلاق گندی داشت،چند جلسه یه بار بی هوا وسط کلاس میرفت بالای سر این دوستم و میپرسید بگو ببینم امروز چندمه؟
بنده خدا هول میکرد،هی اینورو نگاه کن اونورو نگاه کن اما از ترس معلم کسی جرات نمیکرد بهش برسونه!
معلممون یه خط کش چوبی داشت که بچه ها میگفتن تمام سه ماه تابستون میخوابونه توی روغن و میذاره جلوی پنجره تا آفتاب خوب بهش بتابه،
وقتی به پوست اصابت میکرد تمام تن آدم میسوخت.
هر چند جلسه یه بار این دوستم رو با این خط کش تنبیه میکرد.
انقدر خط کش خورده بود کفِ دستش که دیگه پوست کلفت شده بود و اصلن براش مهم نبود تاریخ رو یاد بگیره!
گذشت…چند سال بعد این دوستم رو اتفاقی توی خیابون دیدم
تا چشمم خورد بهش بدون سلام و علیک پرسیدم تو هنوز تاریخ روز و ماه رو یاد نگرفتی؟
بی معطلی گفت سیزده روز مونده تا بیست و ششم.
خندیدم و گفتم نکنه بیست و ششم چک داری؟
یه نفس عمیق کشید گفت چک؟ تو بگو سند، اصلن شناسنامه،من بیست و ششم متولد شدم، وقتی با اون لب های پدرسوخته و زبون قند و عسلش اعتراف کرد عاشقم شده من متولد شدم، آسمونِ اون شب شاهده، ماه و ستاره ها شاهدن، تا صبح زل زده بودم به کهکشون و داشتم تاریخ مال من شدنِ معشوقم رو رج میزدم، من رو چیکار به تقویم شما، تقویم من یه روز داره، بیست و ششم، باقیِ روزهارو با اون میسنجم، چک چیه، تو بگو سند، اصلن شناسنامه…یا نه…تاریخ تولد.
حالش خریدنی بود‌،
تو هوای آلوده ی شهر از ته دل نفس میکشید، زنده ی زنده.
میدونی آدم وقتی دلخوشی داشته باشه زندگی میکنه،اونوقته که روز و تاریخ و ساعت براش مهم میشن در غیر این صورت میشه وقت کُشی.

♥♦♦♦♦♦♥

در مقطع فوق لیسانس استادی داشتیم که بسیار باسواد و البته بد اخلاق بود ، یکی از دانشجویان که بسیار دیر فهم و در عین حال جوانی جاه طلب بود برای رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه زیر بار آن نمیرفت ،
من علیرغم میل باطنی به سراغ استاد رفتم و گفتم ایشان پسر خوبیست و فقیر است، پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش دشوار است اگر میشود برای قبول شدن کمکش کنید .
آنروز استاد حرفی زد که بعدها عمقش را فهمیدم ،
ایشان فرمود : ترکیب بی سوادی و جاه طلبی و فقر میتواند فاجعه به پا کند ، شما از کجا میدانید که این آدم در آینده به پست و مقام مهمی نرسد ، بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.

♥♦♦♦♦♦♥

– سعید (سعید کنگرانی): راستش مش قاسم من اومدم یه چیزی ازت بپرسم…
+ مش قاسم (پرویز فنی زاده): بگو بابام جان…
– من یه همکلاسی دارم که خیال می‌کنه عاشق شده… نمی‌دونم چطور بگم… خاطر جمع نیست، روش هم نمیشه از کسی بپرسه…
+ چی؟… چطور؟… عاشق شده؟ یعنی خاطرخواه شده؟ همکلاسیِ تو؟!
– مش قاسم، شما می‌دونین آدم چطوری می‌فهمه که عاشق شده؟
+ والله بابام جان دروغ چرا؟ تا قبر آآآآ… ما خودمان خاطرخواه شدیم… خلاصه‌اش می‌دانیم چه بلائیه… آدم بزرگاش جان سالم بدر نمی‌برن، چه برسه به هم‌شاگردیِ تو!
– ولی مش قاسم این همکلاسی من که خیال می‌کنه عاشق شده، اول می‌خواد بدونه راستی عاشق شده یا نه، اونوقت اگه دید عاشق شده می‌خواد یه‌جوری دردش رو دوا کنه.
+ بابام جان مگه خاطرخواهی به این آسانی‌ها علاج میشه بی پدر!
– بالاخره نگفتی آدم چطور می‌فهمه عاشق شده؟
+ والله بابام جان… دروغ چرا؟… آنوقتی که نمی‌بینیش توی دلت پنداری یخ می‌بنده… وقتی می‌بینیش توی دلت پنداری تنور نونوائی روشن کردن… یعنی اونی که ما دیدیم اینجوری بود. همه‌ی مال و منال دنیا را برای او می‌خوای… خلاصه آروم نداری مگر اینکه اون دختر رو برات شیرینی بخورن… اما اگه شوهر کرد و رفت دیگه واویلا… توی شهر ما یه نفر بود که خاطرخواه شده بود… یه روز اون دختر رو برای یه نفر دیگه عقد کردند… فردا صبحش، همشهری ما راهِ بیابان رو گرفت و رفت. حالا بیست ساله گذشته هنوز هیچکی نفهمیده چی شد… کجا رفت… پنداری دوووووود شد رفت به آسمان…

♥♦♦♦♦♦♥

.
بلانش دوبوا:
اولین قدم برای یاد گرفتن شنا
نترسیدن از آب و رها شدن است.
مربی همیشه میگوید:
“بپر، خودتو رها کن، زیر آب چشماتو باز کن،
بعد خودت آروم آروم برمی گردی به سطح آب”
شرط اول، همان دست و پا نزدن است
گاهی باید واقعا بیخیال شد و رفت گوشه‌ای نشست.
باید بیخیالِ دست و پا زدن شد
گاهی باید بگذاریم زندگی کارش را بکند.
شاید بعدش آرام آرام برگشتیم به سطح آب
به زندگی
بی خفگی

♥♦♦♦♦♦♥

نه قراری برای ملاقات
نه حرفی برای گفتن
نه ذوقی برای خواندنِ کتابی،
من را چه شده بود؟
گوشه ی سرد اتاق زل زده بودم به این احوال سوت وکور
آهنگی که مدام تکرار میشد
صدای عقربه های ساعتی که گذر بی شوق زندگی را نشانم میداد
بشقاب غذایی که دست نخورده باقی مانده بود تا دانه های برنج را با سلیقه در بالکن بچینم
تا شاید پرندگان رهگذر را دعوت کنم به صرف تنهایی ام!
از سر بی حوصلگی سراغ کمد وسیله های قدیمی رفتم
نمی دانم،شاید لا به لای این اجناسِ خاک خورده به دنبال حوصله ی گم شده ام می گشتم
به دنبال روز هایی که به هر بهانه ای لب هایم کِش می آمد و لبخندی شورانگیز نظم پوست صورتم را بر هم میریخت.
هر کدام از این اجناس خاک خورده حامل تکه ای از من بود
حامل خاطره ای که در روزهای بی بازگشت جا مانده بود
چشمم خورد به یک گوشیِ تلفن همراه قدیمی که نمی دانم چه وقت اینجا رهایش کرده بودم.
گوشی را دستم گرفتم و نشستم کف زمین و روشن اش کردم
به رسم عادت همان روزها با تپش قلب و دست هایی عرق کرده یکراست رفتم سراغ پوشه ی پیام ها تا شاید حرفی یا جمله ی دلم را به لرزه بیاندازد
چشمانم را بستم و یکی از پیام ها را بازکردم
بعد از صدا زدن اسمم و چند کلمه قربان صدقه
نوشته بودی
“سرکلاس بند نمیشوم
مدام از پنجره بیرون را نگاه میکنم
آسمان ابری ست و باد میوزد، بوی باران دارد این هوا،
نشسته ایم به نوشتن و استاد مدام تکرار میکند با دلتان بنویسید
من اما دلم پیشِ تو مانده،
چتر نیاری با خودت،بارانی بپوش،عطر همیشگی ات را بزن و کفشی مناسب که پاهایت خسته نشود،میخواهم بی توجه به زمان قدم بزنیم،راستی شاخه گلِ آبی رنگ من فراموش نشود،اواسط خیابان ولیعصر، سر کوچه ی دلبر منتظرت هستم دلبر”
نمیدانم چه شد
بعد از خواندن پیامی که از تاریخ ارسالش سه سال و چند ماه میگذشت
وسط تابستانی گرم، بارانی پوشیدم و با همان سرو وضعی که خواسته بودی زدم به خیابان.
مردم طوری نگاهم میکردند که انگار دوکوچه بالاتر هوا ابری و طوفانی و سرد است امامن فقط بوی پاییز را شنیده بودم.
رسیدم سرِ همان کوچه ی همیشگی
ساعت ها نشستم به انتظارآمدن ات،
راستش با آن قول و قرارهایی که داشتیم اصلن هیچ وقت باور نمیکردم اینگونه فراموش شوی
اما فراموش شده بودیم
چشمانم را بستم تا خنده ات رایادم بیاید
چشمانم را بستم
چشمانت یادم آمد
شاخه گل از دستم افتاد
نمیتوانستم بروم
گفته بودی که منتظرم هستی
در یکی از پیام های آن گوشی لعنتی گفته بودی که منتظرت هستم
اما نیامدی
مانده بودم زیرِ بارانی که نمی بارید
بادی که نمیوزید

 

حال و هوای هفته

حال و هوای هفته

میدونستی؟؟؟

هشدار جدی
قسمت های سوخته بلال کبابی خطر ابتلا به سرطان کبد و معده را افزایش می دهد

بلال آب پز : ضد سرطان
بلال کبابی : سرطان زا

♥♦♦♦♦♦♥

لیمو عمانی خورش ها چربی ها و اسیدهای چرب را جذب میکند و  همانند اسفنج عمل کرده و مواد زائد و مضر غذای در حال طبخ را به خود جذب میکند.  به هیچ وجه به صورت پودر استفاده نکنید!

♥♦♦♦♦♦♥

چرا شیشه جلوی ماشین بزرگه
ولی آینه عقب کوچیک

چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره
پس همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده

♥♦♦♦♦♦♥

بعد از غذا آدامس ندارید و می‌خواهید به یک ملاقات تجاری بروید، یک برش از خیار را برای سی ثانیه به سقف دهان بفشرید، بوی بد دهان با کشته شدن باکتریهای بد بو از بین می‌رود.

حال و هوای هفته هم به پایان رسید امیدوارم که خوشتون اومده باشه

9 دیدگاه برای “حال و هوای هفته سوم مرداد ماه (موزیک – جوک – داستان کوتاه)

  1. MMMM گفته:

    اهنگش عالی بود ، لطفا از محسن یگانه بیشتر مطلب بزارید باتشکر

  2. بانو گفته:

    عالی بود دستتون درد نکنه❤…..ببخشید پس کی میشه آهنگارو دانلود کرد لطفا این قابلیتم بزارید?

    • تیم صورتی‌ها گفته:

      پاسخ به شاینا – فعلاً از طریق اپلیکیشن متاسفانه این امکان وجود نداره ولی میتونید با ایمیل info[at]suratiha[dot]com در ارتباط باشید. ممنون از توجهتون

    • تیم صورتی‌ها گفته:

      پاسخ به mooo – فعلاً از طریق اپلیکیشن متاسفانه این امکان وجود نداره ولی میتونید با ایمیل info[at]suratiha[dot]com در ارتباط باشید. ممنون از توجهتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.