هر نویسندهای موقع نوشتن کتاب خود جملاتی را از خود به یادگار میگذارد و خوانندگان این کتابها این جملات پربار را در ذهن خود هک میکنند و برای همیشه در کنار ذهن خود دارند. در این مطلب از مجله بانوان صورتیها برای شما چند جمله از جملات معروف چند کتاب معروف و تکههایی از کتابهای معروف دنیا را آماده کردهایم که امیدواریم این جملات را بپسندید و در ذهن خود هک کنید.
تکههایی از کتابهای معروف دنیا
۱) تکههایی از کتاب قلعه حیوانات اثر جورج اورول:
پس از پیروزی انقلاب حیوانات، یک قانون اساسی معروف به «هفت فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته میشود که شامل بندهای زیر است:
– همه آنها که روی دوپا راه میروند دشمن هستند.
– همه آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
– هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
– هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
– هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
– هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
– همهٔ حیوانات با هم برابرند.
در اواخر داستان تمام شش فرمان اول از روی دیوار پاک شده و جمله هفتم نیز به صورت زیر تحریف میشود:
”’همهٔ حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند”’
تکههایی از کتابهای معروف دنیا
۲) تکههایی از کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی:
جز من که استثنای چشم گیری بودم، بابا دنیا را در قالب آنچه دوست داشت شکل داد. البته مشکل اینجا بود که بابا دنیا را یا سیاه میدید یا سفید و خودش تصمیم میگرفت چه چیز سیاه است و چه چیز سفید. نمیتوان آدمی را که اینجور زندگی میکند دوست داشت و از او نترسید. شاید آدم کمی هم از او نفرت پیدا میکرد.
۳) تکههایی از کتاب پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو:
آدم درختهایی را میبیند که بلندند، راستند، انبوهاند، شاخههای کشیده و بلند دارند و برگهای فراوان! درختهایی را میبیند که کم رشدند، گرهدار و کج و کولهاند، ظاهرشان توی ذوق میزند!
مگر جنگل برای خاطر این جور درختها زندگی را به خودش حرام میکند…!
۴) تکههایی از کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت:
واقعیت دردناک آنست که در طول تاریخ مسبب بیشترین آسیبهایی که بشریت متحمل شده است آدمهای بیشعور بودهاند و نه آدمهای نادان . جنایتکاران بزرگ تاریخ همگی آدمهایی باهوش و سخت کوش بودهاند که حاصل ضرب استعدادهای شخصی متعدد مثبت آنها با خودخواهی ، تعرض به حقوق دیگران و رذالتهای منفیشان ، از آنها بیشعورهای عظیم و مخوفی ساخته که دنیایی را به آتش کشیدهاند.
در دنیای مدرن و با بالا رفتن سطح آموزش در سایهی این تفکر نادرست که سواد و آگاهی ، الزاماً رفاه و فرهنگ عمومی را در پیخواهد داشت بیشعورهای بیشتری تولید و به بهرهبرداری رسیدهاند . تنها کافیست نگاهی گذرا به ایدئولوگها و نظریهپردازان و حتی آدمکشهایی که از بطن دانشگاههای معتبر جهان رشد یافتهاند و آمار قربانیان آنها بیندازیم تا صدق این مدعا ثابت شود . بله … دنیا به کام بیشعورهاست و گویی سالهاست که بیشعورهای جهان متحد شدهاند!
۵) تکههایی از کتاب تهوع اثر ژان پل سارتر:
آیا من تغییر کردهام؟ و اگر من تغییر نکرده باشم پس این اتاق، این شهر، این طبیعت است که تغییر کرده؛ باید انتخاب کرد. چیزی که هست من خیلی به ندرت فکر میکنم بنابراین انبوهی از مسخهای کوچک بیآنکه ملتفتشان باشم درونم انباشته میشود و بعد روزی از روزها یک انقلاب درست و حسابی اتفاق میافتد. آدم تنها که زندگی کند دیگر حتی نمیداند قصه گفتن چیست، راست نمایی همزمان با دوستان ناپدید میشود. اشیاء مفیدند همین و بس. ولی آنها مرا لمس میکنند و این تحمل نکردنی است. میترسم با آنها تماس پیدا کنم، انگار جانورانِ زندهاند.
امیدواریم مطلب “تکههایی از کتابهای معروف دنیا” برای شما مفید بوده باشد.
لایک??
من تقریبا تا نصفه کتاب بیشعوری رو خوندم دیگه از بس بیشعور بیشعور کرد دیگه حوصلم نذاش بخونم ولی باحال بود.
ممنون.کتاب بیشعوری خیلی خوب و باحاله یعنی عالیه واقعا ممنون
عالی بود همیشه از این تکه ها بگذارید.مرسی
عالی بود لطفا بیشتر بزارید