حسادت عاشقانه چیست؟
حسادتهای عاشقانه مشکلی رایج میان زوجهای امروزی است و رتبه دوم را در میان مشکلات زناشویی دارد. وقتی صحبت از حسادت به میان میآید، اغلب آن را احساسی منفی میپندارند؛ در صورتی که این حس جزو آن دسته از احساساتی است که نه مطلقا مثبت و نه کاملا منفی است.
برای بررسی این موضوع ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا عشق بدون حسادت ممکن است؟
بدان سبب که زوجین در ابتدای پیوند خود علاقه دارند بیشتر اوقاتشان را با یکدیگر بگذرانند، بیشتر تلاش میکنند تا نشان دهند با یکدیگر تفاهم دارند و از آن جایی که فقط در قالب این پیوند میتوانند به برخی از نیازهای خود پاسخ گویند، به نظر میرسد که فرد مقابل را دوست دارند.
این علاقه منجر به ایجاد نوعی وابستگی به طرف مقابل میشود و در نتیجه ممکن است احساس حسادت در هر یک از طرفین به وجود آید؛ بنابراین عشق و حسادت دو احساس لاینفک به حساب میآیند. حسادت به خودی خود یک مشکل تلقی نمیشود و تنها شاخصی از وجود یک مشکل است.
با صورتیها همراه باشید تا دلایل حسادت عاشقانه،روشهای مقابله با آن و همچنین روش برخوزد با همسر حسود و … را باهم بررسی کنیم.
حتما همه ما این جملات را میان افراد مختلف شنیدهایم:
– نسبت به اینکه همسرم در جمع خاصی با فرد دیگری غیر از من صحبت کند، حساسم.
– نمیتوانم نگاه فرد دیگری را به همسرم تحمل کنم.
– تمام رفت و آمدهای همسرم را کنترل میکنم.
– نمیتوانم تحمل کنم که همسرم بدون من به تفریحات خودش بپردازد.
– نمیتوانم یک لحظه از او دور شوم و …
این جملات میتواند وجود حسادت را در یک فرد ثابت کند.
حسادت چیست؟
حسادت عاشقانه با معنای عام این واژه که در ذهن عموم افراد است، متفاوت است. این نوع حسادت، ترکیبی از ترس و عصبانیت و همراه با احساس ناامنی است. در اینگونه حسادت، بارزترین عکسالعملی که از فرد حسود دیده میشود، عصبانیت نسبت به کسی است که او را دچار این حس کرده است.
حسادت عاشقانه نشاندهنده ترس فرد برای از دست دادن منفعتی بزرگ و مهم است و هرگونه جلب توجهی از سوی همسر فرد حسود نوعی تهدید برای او محسوب میشود.
این نوع حسادت سال ها دوام مییابد و مسلما با خشونت فرد حسود نیز همراه خواهد بود. از آن جایی که این خشم برای مدت کوتاهی به فرد احساس سرزندگی میبخشد، او دائما و به شکل ناخودآگاه خشمگین میشود اما بلافاصله شرمنده شده و پشیمانی خود را ابراز میکند.
بنابراین حسادت موضوعی است که اگر به آن توجه نشود، نتایج منفی به بار خواهد آورد اما به علت وجود شور و هیجان در ابتدای پیوند، کمتر دیده و بدان توجه میشود. زوجین در ابتدای امر اغلب اینگونه جملات را به زبان میآورند که «ما همدیگر را دوست داریم و همانند یک روح در دو بدن هستیم»؛ در حالی که روزمرگی موجود در زندگی، به تدریج از شدت این هیجانات میکاهد و ارتباطی معمولی میان آنها به وجود میآورد؛ در نتیجه به مرور زمان کمتر جملاتی از این دست بین زوجین رد و بدل میشود. این فاصله ممکن است باعث به وجود آمدن نوعی حس ناامنی برای هر یک از زوجین شود. در این زمان است که فرد غرق در خیالات خود میشود و معمولا این جملات و پرسشها در ذهنش شکل می گیرد:
«چطور میتواند بدون من زندگی کند؟»
«چرا به سرگرمیها و اوقات فراغت خود بیشتر از من اهمیت میدهد؟»
«نمیخواهم او را از دست دهم! دیگر مرا دوست ندارد.»
دلایل حسادت عاشقانه
کمبودهای دوران کودکی
برخی از روانکاوان معتقدند حسادت از دوران کودکی سرچشمه می گیرد و می تواند نتیجه عدم توجه یکی از والدین نسبت به فرزندشان باشد و حتی ممکن است این احساس، در نتیجه فقدان اعتماد به نفس و امنیت در دوران کودکی به وجود آید؛ مانند کودکی که می ترسد از اینکه فاقد ویژگی هایی باشد که دیگران از او انتظار دارند یا می ترسد از اینکه به اندازه کافی مورد پسند دیگران واقع نشود و توانایی جذب دیگران را نداشته باشد. تمام این تجربه ها در دوران کودکی می تواند در بزرگسالی، فرد را درگیر احساسی به نام «حسادت عاشقانه» کند.
بی وفایی
افرادی هم هستند که در حسادت فرافکنی می کنند؛ تا آنجایی که همسر خود را بی وفا می نامند، فقط به این دلیل که خودشان گاهی دچار بی وفایی می شوند که این موضوع دقیقا مصداق این ضرب المثل «کافر همه را به کیش خود پندارد» است.
ترس
حسادت در آقایان بیشتر حول محور ترس از دست دادن قدرت و برای خانم ها بیشتر ترس از طرد شدن است؛ به طوری که می اندیشد همسرش دیگر او را دوست ندارد. به همین دلیل است که خانم ها اغلب احساسات عاشقانه خود را ابراز می کنند.
راهحلهای پیشنهادی برای افراد درگیر حسادت
مشکل را قبول کنید
اولین گام برای حل این مشکل درک مسئلهای است که تمام آرامشتان را تحت الشعاع خود قرار داده و بعد از آن، یافتن علت آن به تنهایی است؛ نه اینکه طرف مقابلتان را با خشونت وادار به انجام کارهایی کنید که دوست ندارد. با خودتان خلوت کنید و این سوالها را از خودتان بپرسید و برایشان پاسخی منطقی پیدا کنید:
-آیا مشکل از من است؟
-چرا نمیتوانم همسرم را به خود جذب کنم؟
-آیا رفتار من اشکالی دارد که همسرم را از من دور کرده است؟
-چرا نسبت به همسرم حس حسادت دارم؟
-چه چیزی بیشتر از همه مرا در این رابطه آزار میدهد؟
با همسرتان صحبت کنید
فضایی آرام و دنج را برای گفتگویی دو نفره و صمیمی به وجود آورید. درباره احساسات و ناراحتیهایی که اخیرا شما را آزرده است با او صحبت کنید و از وی کمک بخواهید. مطمئن باشید وقتی شما را این چنین صادق ببیند، برای بهبودی حالتان قدمی برخواهد داشت.
مشورت کنید
داشتن یک حامی درمانی وقتی که از نظر روحی دچار مشکل شدهاید، بسیار مهم است. روانشناسی باتجربه و خبره میتواند شما را به سادگی راهنمایی کرده و راهحلهایی باورنکردنی جهت مقابله با هیجاناتی که رابطه شما و همسرتان را دچار آسیب کرده است، پیشنهاد کند.
خودتان را سرگرم کنید
خودتان را با فعالیتها و سرگرمیهای مورد علاقهتان مشغول کنید تا پرنده خیالتان به سوی کنکاش در رفتارهای همسرتان پر نزند. این را بدانید که همسرتان احتیاج به آزادی دارد.
به تصورات ذهنی خود پایان دهید
از خیالبافی دست بکشید؛ یعنی چیزی که باعث به وجود آمدن سناریوهایی میشود که در واقعیت وجود ندارند. بدانید که تن دادن به این تخیلات باعث میشود به سمتی پیش بروید که تلفن همراه یا ایمیلهای همسرتان را چک کنید و در این میان مسلما به دنبال بهانهای خواهید بود که تخیلات خود را اثبات کنید و به همسرتان نشان دهید که دلیلی منطقی برای نگرانی و ترس شما وجود دارد.
مطمئن باشید که بازجویی همسرتان فقط او را به ستوه میآورد.
این کنجکاویهای بی مورد هیچ کمکی به روند بهبودی شما نمیکند و در ضمن بدانید که اگر هدف او فریفتن شما باشد، از روشهایی استفاده خواهد کرد که شما بویی از ماجرا نبرید. هیچ انسانی دوست ندارد مانند یک زندانی باشد و دائما از او بازجویی شود. هر کس خودش مسئول حریم شخصی و وجدانش است، پس هیچ لزومی ندارد بدانید با چه کسی تماس میگیرد.
اعتماد به نفس خود را بازیابید
به خودتان متکی باشید و بدانید که رابطه عاطفی شما و همسرتان رابطهای است که هیچ کس نمیتواند در این حریم خصوصی وارد شود و همسرتان نیز هیچگاه اجازه ورود به هیچ غریبهای را نخواهد داد.
راهحلهای پیشنهادی برای فرد قربانی حسادت
به فرد حسود اطمینان بدهید
اگر شما قربانی این حسادت هستید، با اطمینان بخشیدن به طرف مقابلتان و پاسخ به سوالهای فرسایشی وی میتوانید کمک بسیاری به او بکنید. برعکس اگر در برابر سوالهای او بیمحلی کنید، با این کار به او میفهمانید که او دیگر قدرت خود را از دست داده است؛ در نتیجه با مشکل جدیدی روبرو خواهید شد. خود را مقصر ندانید؛ زیرا افراد حسود عادت دارند دیگران را مقصر این حسادت بدانند. در مواجهه با این افراد فقط باید صبور باشید و شرایطی را مهیا کنید که اعتماد اولیه خود را به شما برگردانند.
فعالیتهای دو نفره انجام دهید
فعالیتهایی را ترتیب دهید که به مشارکت هر دوی شما احتیاج داشته باشد؛ زیرا این دسته از فعالیتها اعتماد، همبستگی و تفاهم ایجاد میکنند.
از فردی مطمئن کمک بخواهید
اگر به مرحلهای رسیدهاید که خشم و حسادت همسرتان آنچنان زیاد شده که زندگیتان را دچار آسیبی جدی کرده است، حتما از یک فرد قابل اعتماد کمک بگیرید. مسلما یک روانشناس میتواند بهترین کمک را به بهبود اوضاع بکند.